|
|
|
به نام خداوند رحمتگر مهربان |
| بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ |
برخى
از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم از آنان کسى بود که خدا با
او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عیسى پسر مریم دلایل
آشکار دادیم و او را به وسیله روح القدس تایید کردیم و اگر خدا مىخواست
کسانى که پس از آنان بودند بعد از آن [همه] دلایل روشن که برایشان آمد به
کشتار یکدیگر نمىپرداختند ولى با هم اختلاف کردند پس بعضى از آنان کسانى
بودند که ایمان آوردند و بعضى از آنان کسانى بودند که کفر ورزیدند و اگر
خدا مىخواست با یکدیگر جنگ نمىکردند ولى خداوند آنچه را مىخواهد انجام
مىدهد (۲۵۳) | | تِلْکَ
الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ
اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ
الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا
اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ
الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم
مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللّهَ
یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ ﴿۲۵۳﴾ |
اى
کسانى که ایمان آوردهاید از آنچه به شما روزى دادهایم انفاق کنید پیش از
آنکه روزى فرا رسد که در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و
کافران خود ستمکارانند (۲۵۴) | | یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ
أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ
وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۵۴﴾ |
خداست
که معبودى جز او نیست زنده و برپادارنده است نه خوابى سبک او را فرو
مىگیرد و نه خوابى گران آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست
کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند آنچه در پیش روى آنان و
آنچه در پشتسرشان است مىداند و به چیزى از علم او جز به آنچه بخواهد
احاطه نمىیابند کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر
او دشوار نیست و اوست والاى بزرگ (۲۵۵) | | اللّهُ
لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ
نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی
یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ
وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا
شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ
حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿۲۵۵﴾ |
در
دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است پس هر کس به
طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزى استوار که آن را
گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست (۲۵۶) | | لاَ
إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ
یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ
بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۵۶﴾ |
خداوند
سرور کسانى است که ایمان آوردهاند آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به
در مىبرد و[لى] کسانى که کفر ورزیدهاند سرورانشان [همان عصیانگران=]
طاغوتند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مىبرند آنان اهل
آتشند که خود در آن جاودانند (۲۵۷) | | اللّهُ
وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى
النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ
یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ
النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۲۵۷﴾ |
آیا
از (حال) آن کس که چون خدا به او پادشاهى داده بود (و بدان مىنازید، و)
در باره پروردگار خود با ابراهیم محاجّه (مى)کرد، خبر نیافتى؟ آنکاه که
ابراهیم گفت: (پروردگار من همان کسى است که زنده مىکند و مىمیراند.)
گفت: (من (هم) زنده مىکنم و (هم) مىمیرانم.) ابراهیم گفت: (خدا(ى
من) خورشید را از خاور برمىآورد، تو آن را از باختر برآور.) پس آن کس که
کفر ورزیده بود مبهوت ماند. و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمىکند. (۲۵۸) | | أَلَمْ
تَرَ إِلَى الَّذِی حَآجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ
الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ
قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی
بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ
الَّذِی کَفَرَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۲۵۸﴾ |
یا
چون آن کس که به شهرى که بامهایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد؛ (و با خود
مى)گفت: (چگونه خداوند، (اهل) این (ویرانکده) را پس از مرگشان زنده
مىکند؟). پس خداوند، او را (به مدت) صد سال میراند. آنگاه او را
برانگیخت، (و به او) گفت: (چقدر درنگ کردى؟) گفت: (یک روز یا پارهاى
از روز را درنگ کردم.) گفت: ((نه) بلکه صد سال درنگ کردى، به خوراک و
نوشیدنى خود بنگر (که طعم و رنگ آن) تغییر نکرده است، و به درازگوش خود
نگاه کن (که چگونه متلاشى شده است. این ماجرا براى آن است که هم به تو
پاسخ گوییم) و هم تو را (در مورد معاد) نشانهاى براى مردم قرار دهیم. و
به (این) استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند مىدهیم؛
سپس گوشت بر آن مىپوشانیم.) پس هنگامى که (چگونگى زنده ساختن مرده)
براى او آشکار شد، گفت: ((اکنون) مىدانم که خداوند بر هر چیزى
تواناست.) (۲۵۹) | | أَوْ
کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ
أَنَّىَ یُحْیِی هََذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ
مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا
أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى
طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِکَ
وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ کَیْفَ
نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ
أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۲۵۹﴾ |
و
(یاد کن) آنگاه که ابراهیم گفت: (پروردگارا، به من نشان ده؛ چگونه
مردگان را زنده مىکنى؟) فرمود: (مگر ایمان نیاوردهاى؟) گفت: (چرا،
ولى تا دلم آرامش یابد.) فرمود: (پس، چهار پرنده برگیر، و آنها را پیش
خود، ریز ریز گردان؛ سپس بر هر کوهى پارهاى از آنها را قرار ده؛ آنگاه
آنها را فرا خوان، شتابان به سوى تو مىآیند، و بدان که خداوند توانا و
حکیم است.) (۲۶۰) | | وَإِذْ
قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَى قَالَ
أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَکِن لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ
فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ
عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ
سَعْیًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿۲۶۰﴾ |
مَثَل
(صدقات) کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مىکنند همانند دانهاى
است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشهاى صد دانه باشد؛ و خداوند براى هر
کس که بخواهد (آن را) چند برابر مىکند، و خداوند گشایشگر داناست. (۲۶۱) | | مَّثَلُ
الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ
أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ
یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۶۱﴾ |
کسانى
که اموال خود را در راه خدا انفاق مىکنند، سپس در پى آنچه انفاق
کردهاند، منّت و آزارى روا نمىدارند، پاداش آنان برایشان نزد
پروردگارشان (محفوظ) است، و بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نمىشوند. (۲۶۲) | | الَّذِینَ
یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا
أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ
خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۲۶۲﴾ |
گفتارى
پسندیده (در برابر نیازمندان) و گذشت (از اصرار و تندىِ آنان) بهتر از
صدقهاى است که آزارى به دنبال آن باشد، و خداوند بىنیاز بردبار است. (۲۶۳) | | قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِّن صَدَقَةٍ یَتْبَعُهَآ أَذًى وَاللّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ ﴿۲۶۳﴾ |
اى
کسانى که ایمان آوردهاید، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مکنید،
مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق مىکند و به خدا و
روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارایى است که بر
روى آن، خاکى (نشسته) است، و رگبارى به آن رسیده و آن (سنگ) را سخت و
صاف بر جاى نهاده است. آنان (=ریاکاران) نیز از آنچه به دست آوردهاند،
بهرهاى نمىبرند؛ و خداوند، گروه کافران را هدایت نمىکند. (۲۶۴) | | یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ
وَالأذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُ
بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ
تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لاَّ یَقْدِرُونَ عَلَى
شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ﴿۲۶۴﴾ |
و
مَثَل (صدقات) کسانى که اموال خویش را براى طلب خشنودى خدا و استوارى
روحشان انفاق مىکنند، همچون مَثَل باغى است که بر فراز پشتهاى قرار دارد
(که اگر) رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگبارى هم بر
آن نرسد، بارانِ ریزى (براى آن بس است)، و خداوند به آنچه انجام مىدهید
بیناست. (۲۶۵) | | وَمَثَلُ
الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ
وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا
وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِن لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ
فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿۲۶۵﴾ |
آیا
کسى از شما دوست دارد که باغى از درختان خرما و انگور داشته باشد که از
زیر آنها نهرها روان است، و براى او در آن (باغ) از هر گونه میوهاى
(فراهم) باشد، و در حالى که او را پیرى رسیده و فرزندانى خردسال دارد،
(ناگهان) گردبادى آتشین بر آن (باغ) زند و (باغ یکسر) بسوزد؟ این گونه،
خداوند آیات (خود) را براى شما روشن مىگرداند، باشد که شما بیندیشید. (۲۶۶) | | أَیَوَدُّ
أَحَدُکُمْ أَن تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِی
مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِیهَا مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ
وَأَصَابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ
فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ
لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ﴿۲۶۶﴾ |
اى
کسانى که ایمان آوردهاید، از چیزهاى پاکیزهاى که به دست آوردهاید، و از
آنچه براى شما از زمین برآوردهایم، انفاق کنید، و در پى ناپاک آن نروید
که (از آن) انفاق نمایید، در حالى که آن را (اگر به خودتان مىدادند) جز
با چشمپوشى (و بىمیلى) نسبت به آن، نمىگرفتید، و بدانید که خداوند،
بىنیازِ ستوده (صفات) است. (۲۶۷) | | یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ
وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَیَمَّمُواْ الْخَبِیثَ
مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِیهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِیهِ
وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿۲۶۷﴾ |
شیطان
شما را از تهیدستى بیم مىدهد و شما را به زشتى وامىدارد؛ و(لى) خداوند
از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مىدهد، و خداوند گشایشگر داناست. (۲۶۸) | | الشَّیْطَانُ
یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ یَعِدُکُم
مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۶۸﴾ |
(خدا)
به هر کس که بخواهد حکمت مىبخشد، و به هر کس حکمت داده شود، به یقین،
خیرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، کسى پند نمىگیرد. (۲۶۹) | | یُؤتِی
الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا
کَثِیرًا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ﴿۲۶۹﴾ |
و هر نفقهاى را که انفاق، یا هر نذرى را که عهد کردهاید، قطعاً خداوند آن را مىداند، و براى ستمکاران هیچ یاورى نیست. (۲۷۰) | | وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللّهَ یَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿۲۷۰﴾ |
اگر
صدقهها را آشکار کنید، این، کار خوبى است، و اگر آن را پنهان دارید و
به مستمندان بدهید، این براى شما بهتر است؛ و بخشى از گناهانتان را
مىزداید، و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است. (۲۷۱) | | إِن
تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا
الْفُقَرَاء فَهُوَ خَیْرٌ لُّکُمْ وَیُکَفِّرُ عَنکُم مِّن
سَیِّئَاتِکُمْ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿۲۷۱﴾ |
هدایت
آنان بر عهده تو نیست، بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت مىکند، و هر مالى
که انفاق کنید، به سود خود شماست، و(لى) جز براى طلب خشنودى خدا انفاق
مکنید، و هر مالى را که انفاق کنید (پاداش آن) به طور کامل به شما داده
خواهد شد و ستمى بر شما نخواهد رفت. (۲۷۲) | | لَّیْسَ
عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا
تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلأنفُسِکُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء
وَجْهِ اللّهِ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ
لاَ تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۲﴾ |
(این
صدقات) براى آن (دسته از) نیازمندانى است که در راه خدا فروماندهاند، و
نمىتوانند (براى تأمین هزینه زندگى) در زمین سفر کنند. از شدّت
خویشتندارى، فرد بىاطلاع، آنان را توانگر مىپندارد. آنها را از
سیمایشان مىشناسى. با اصرار، (چیزى) از مردم نمىخواهند. و هر مالى (به
آنان) انفاق کنید، قطعاً خدا از آن آگاه است. (۲۷۳) | | لِلْفُقَرَاء
الَّذِینَ أُحصِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی
الأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاء مِنَ التَّعَفُّفِ
تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ لاَ یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا
تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ ﴿۲۷۳﴾ |
کسانى
که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق مىکنند، پاداش آنان
نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بیمى بر آنان است و نه
اندوهگین مىشوند. (۲۷۴) | | الَّذِینَ
یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلاَنِیَةً
فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ
یَحْزَنُونَ ﴿۲۷۴﴾ |
کسانى
که ربا مىخورند، (از گور) برنمىخیزند مگر مانند برخاستن کسى که شیطان بر
اثر تماس، آشفتهسرش کرده است. این بدان سبب است که آنان گفتند: (داد و
ستد صرفاً مانند رباست.) و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال، و ربا را
حرام گردانیده است. پس، هر کس، اندرزى از جانب پروردگارش بدو رسید، و
(از رباخوارى) باز ایستاد، آنچه گذشته، از آنِ اوست، و کارش به خدا
واگذار مىشود، و کسانى که (به رباخوارى) باز گردند، آنان اهل آتشند و در
آن ماندگار خواهند بود. (۲۷۵) | | الَّذِینَ
یَأْکُلُونَ الرِّبَا لاَ یَقُومُونَ إِلاَّ کَمَا یَقُومُ الَّذِی
یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ
إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ
الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا
سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ
النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۲۷۵﴾ |
خدا از (برکت) ربا مىکاهد، و بر صدقات مىافزاید، و خداوند هیچ ناسپاس گناهکارى را دوست نمىدارد. (۲۷۶) | | یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ ﴿۲۷۶﴾ |
کسانى
که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زکات دادهاند،
پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بیمى بر آنان است و
نه اندوهگین مىشوند. (۲۷۷) | | إِنَّ
الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ
وَآتَوُاْ الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ
عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۲۷۷﴾ |
اى کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید؛ و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقى مانده است واگذارید. (۲۷۸) | | یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۲۷۸﴾ |
و
اگر (چنین) نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاستهاید؛ و
اگر توبه کنید، سرمایههاى شما از خودتان است. نه ستم مىکنید و نه ستم
مىبینید. (۲۷۹) | | فَإِن
لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن
تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ
تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۹﴾ |
و
اگر (بدهکارتان) تنگدست باشد، پس تا (هنگام) گشایش، مهلتى (به او
دهید)؛ و (اگر به راستى قدرت پرداخت ندارد،) بخشیدن آن براى شما بهتر
است-اگر بدانید. (۲۸۰) | | وَإِن کَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَیْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۸۰﴾ |
و
بترسید از روزى که در آن، به سوى خدا بازگردانده مىشوید، سپس به هر کسى
(پاداش) آنچه به دست آورده، تمام داده شود؛ و آنان مورد ستم قرار
نمىگیرند. (۲۸۱) | | وَاتَّقُواْ یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ ﴿۲۸۱﴾ |
اى
کسانى که ایمان آوردهاید، هر گاه به وامى تا سررسیدى معین، با یکدیگر
معامله کردید، آن را بنویسید. و باید نویسندهاى (صورت معامله را) بر اساس
عدالت، میان شما بنویسد. و هیچ نویسندهاى نباید از نوشتن خوددارى کند؛
همان گونه (و به شکرانه آن) که خدا او را آموزش داده است. و کسى که
بدهکار است باید املا کند، و او (=نویسنده) بنویسد. و از خدا که پروردگار
اوست پروا نماید، و از آن، چیزى نکاهد. پس اگر کسى که حق بر ذمه اوست،
سفیه یا ناتوان است، یا خود نمىتواند املا کند، پس ولىّ او باید با
(رعایت) عدالت، املا نماید. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبید،
پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن، از میان گواهانى که (به عدالت
آنان) رضایت دارید (گواه بگیرید)، تا (اگر) یکى از آن دو (زن) فراموش
کرد، (زنِ) دیگر، وى را یادآورى کند. و چون گواهان احضار شوند، نباید
خوددارى ورزند. و از نوشتن (بدهى) چه خرد باشد یا بزرگ، ملول نشوید، تا
سررسیدش (فرا رسد). این (نوشتنِ) شما، نزد خدا عادلانهتر، و براى شهادت
استوارتر، و براى اینکه دچار شک نشوید (به احتیاط) نزدیکتر است، مگر آنکه
داد و ستدى نقدى باشد که آن را میان خود (دست به دست) برگزار مىکنید؛ در
این صورت، بر شما گناهى نیست که آن را ننویسید. و (در هر حال) هر گاه
داد و ستد کردید گواه بگیرید. و هیچ نویسنده و گواهى نباید زیان ببیند، و
اگر چنین کنید، از نافرمانى شما خواهد بود. و از خدا پروا کنید، و خدا
(بدین گونه) به شما آموزش مىدهد، و خدا به هر چیزى داناست. (۲۸۲) | | یَا
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ
مُّسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُب بَّیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ
وَلاَ یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ
وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ
یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإن کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا
أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ
وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ
فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن
تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ
إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ
تَسْأَمُوْاْ أَن تَکْتُبُوْهُ صَغِیرًا أَو کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ
ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ
تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا
بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوهَا
وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلاَ یُضَآرَّ کَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ
وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ
وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۲۸۲﴾ |
و
اگر در سفر بودید و نویسندهاى نیافتید وثیقهاى بگیرید؛ و اگر برخى از
شما برخى دیگر را امین دانست، پس آن کس که امین شمرده شده، باید سپرده
وى را بازپس دهد؛ و باید از خداوند که پروردگار اوست، پروا کند. و شهادت
را کتمان مکنید، و هر که آن را کتمان کند قلبش گناهکار است، و خداوند به
آنچه انجام مىدهید داناست. (۲۸۳) | | وَإِن
کُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ کَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ
فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُم بَعْضًا فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ
أَمَانَتَهُ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَةَ
وَمَن یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ
عَلِیمٌ ﴿۲۸۳﴾ |
آنچه
در آسمانها و آنچه در زمین است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دلهاى خود
دارید، آشکار یا پنهان کنید، خداوند شما را به آن محاسبه مىکند؛ آنگاه هر
که را بخواهد مىبخشد، و هر که را بخواهد عذاب مىکند، و خداوند بر هر
چیزى تواناست. (۲۸۴) | | لِّلَّهِ
ما فِی السَّمَاواتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِی
أَنفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللّهُ فَیَغْفِرُ لِمَن
یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۲۸۴﴾ |
پیامبر
(خدا) بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ایمان آورده است، و
مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند (و
گفتند:) (میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمىگذاریم) و گفتند: (شنیدیم و
گردن نهادیم، پروردگارا، آمرزش تو را (خواستاریم) و فرجام به سوى تو
است.) (۲۸۵) | | آمَنَ
الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ
آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ
بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا
غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ﴿۲۸۵﴾ |
خداوند
هیچ کس را جز به قدر توانایىاش تکلیف نمىکند. آنچه (از خوبى) به دست
آورده به سود او، و آنچه (از بدى) به دست آورده به زیان اوست.
پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ
بار گرانى بر (دوش) ما مگذار؛ همچنانکه بر (دوش) کسانى که پیش از ما
بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما
درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویى؛ پس ما را بر گروه
کافران پیروز کن. (۲۸۶) | | لاَ
یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ
وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا
أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا
حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا
مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ
أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ﴿۲۸۶﴾ |
سوره ۳: آل عمران به نام خداوند رحمتگر مهربان الف لام میم (۱)
| |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الم ﴿۱﴾
|
خداست که هیچ معبود [بحقى] جز او نیست و زنده [پاینده] است (۲) | | اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ﴿۲﴾ |
این کتاب را در حالى که مؤید آنچه [از کتابهاى آسمانى] پیش از خود مىباشد به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد و تورات و انجیل را (۳) | | نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ ﴿۳﴾ |
پیش
از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد و فرقان [=جداکننده حق از باطل] را
نازل کرد کسانى که به آیات خدا کفر ورزیدند بىتردید عذابى سختخواهند
داشت و خداوند شکست ناپذیر و صاحب انتقام است (۴) | | مِن
قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ
کَفَرُواْ بِآیَاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ ذُو
انتِقَامٍ ﴿۴﴾ |
در حقیقت هیچ چیز [نه] در زمین و نه در آسمان بر خدا پوشیده نمىماند (۵) | | إِنَّ اللّهَ لاَ یَخْفَىَ عَلَیْهِ شَیْءٌ فِی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاء ﴿۵﴾ |
اوست کسى که شما را آن گونه که مىخواهد در رحمها صورتگرى مىکند هیچ معبودى جز آن تواناى حکیم نیست (۶) | | هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۶﴾ |
اوست
کسى که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پارهاى از آن آیات محکم
[=صریح و روشن] است آنها اساس کتابند و [پارهاى] دیگر متشابهاتند [که
تاویلپذیرند] اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنهجویى و طلب
تاویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروى مىکنند با آنکه تاویلش را
جز خدا و ریشهداران در دانش کسى نمىداند [آنان که] مىگویند ما بدان
ایمان آوردیم همه [چه محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز
خردمندان کسى متذکر نمىشود (۷) | | هُوَ
الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ
أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی
قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء
الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ
اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ
مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ ﴿۷﴾ |
[مىگویند]
پروردگارا پس از آنکه ما را هدایت کردى دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان
و از جانب خود رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى (۸) | | رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿۸﴾ |
پروردگارا به یقین تو در روزى که هیچ تردیدى در آن نیست گردآورنده [جمله] مردمانى قطعا خداوند در وعده [خود] خلاف نمىکند (۹) | | رَبَّنَا إِنَّکَ جَامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لاَّ رَیْبَ فِیهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿۹﴾ |
در حقیقت کسانى که کفر ورزیدند اموال و اولادشان چیزى [از عذاب خدا] را از آنان دور نخواهد کرد و آنان خود هیزم دوزخند (۱۰) | | إِنَّ
الَّذِینَ کَفَرُواْ لَن تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ
أَوْلاَدُهُم مِّنَ اللّهِ شَیْئًا وَأُولَئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ ﴿۱۰﴾ |
[آنان]
به شیوه فرعونیان و کسانى که پیش از آنان بودند آیات ما را دروغ شمردند پس
خداوند به [سزاى] گناهانشان [گریبان] آنان را گرفت و خدا سختکیفر است (۱۱) | | کَدَأْبِ
آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا
فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿۱۱﴾ |
به کسانى که کفر ورزیدند بگو به زودى مغلوب خواهید شد و [سپس در روز رستاخیز] در دوزخ محشور مىشوید و چه بد بسترى است (۱۲) | | قُل لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۱۲﴾ |
قطعا
در برخورد میان دو گروه براى شما نشانهاى [و درس عبرتى] بود گروهى در راه
خدا مىجنگیدند و دیگر [گروه] کافر بودند که آنان [=مؤمنان] را به چشم دو
برابر خود مىدیدند و خدا هر که را بخواهد به یارى خود تایید مىکند یقینا
در این [ماجرا] براى صاحبان بینش عبرتى است (۱۳) | | قَدْ
کَانَ لَکُمْ آیَةٌ فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِی
سَبِیلِ اللّهِ وَأُخْرَى کَافِرَةٌ یَرَوْنَهُم مِّثْلَیْهِمْ رَأْیَ
الْعَیْنِ وَاللّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَن یَشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِکَ
لَعِبْرَةً لَّأُوْلِی الأَبْصَارِ ﴿۱۳﴾ |
دوستى
خواستنیها[ى گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سیم و
اسبهاى نشاندار و دامها و کشتزار[ها] براى مردم آراسته شده [لیکن] این
جمله مایه تمتع زندگى دنیاست و [حال آنکه] فرجام نیکو نزد خداست (۱۴) | | زُیِّنَ
لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ
وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ
الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ
الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ ﴿۱۴﴾ |
بگو
آیا شما را به بهتر از اینها خبر دهم براى کسانى که تقوا پیشه کردهاند
نزد پروردگارشان باغهایى است که از زیر [درختان] آنها نهرها روان است در
آن جاودانه بمانند و همسرانى پاکیزه و [نیز] خشنودى خدا [را دارند] و
خداوند به [امور] بندگان [خود] بیناست (۱۵) | | قُلْ
أَؤُنَبِّئُکُم بِخَیْرٍ مِّن ذَلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ
رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا
وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِیرٌ
بِالْعِبَادِ ﴿۱۵﴾ |
همان کسانى که مىگویند پروردگارا ما ایمان آوردیم پس گناهان ما را بر ما ببخش و ما را از عذاب آتش نگاه دار (۱۶) | | الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۱۶﴾ |
[اینانند] شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاقکنندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان (۱۷) | | الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ ﴿۱۷﴾ |
خدا
که همواره به عدل قیام دارد گواهى مىدهد که جز او هیچ معبودى نیست و
فرشتگان [او] و دانشوران [نیز گواهى مىدهند که] جز او که توانا و حکیم
است هیچ معبودى نیست (۱۸) | | شَهِدَ
اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُوْلُواْ
الْعِلْمِ قَآئِمًَا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ
الْحَکِیمُ ﴿۱۸﴾ |
در
حقیقت دین نزد خدا همان اسلام است و کسانى که کتاب [آسمانى] به آنان داده
شده با یکدیگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنکه علم براى آنان [حاصل]
آمد آن هم به سابقه حسدى که میان آنان وجود داشت و هر کس به آیات خدا کفر
ورزد پس [بداند] که خدا زودشمار است (۱۹) | | إِنَّ
الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ
الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ
وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿۱۹﴾ |
پس
اگر با تو به محاجه برخاستند بگو من خود را تسلیم خدا نمودهام و هر که
مرا پیروى کرده [نیز خود را تسلیم خدا نموده است] و به کسانى که اهل
کتابند و به مشرکان بگو آیا اسلام آوردهاید پس اگر اسلام آوردند قطعا
هدایتیافتهاند و اگر روى برتافتند فقط رساندن پیام بر عهده توست و
خداوند به [امور] بندگان بیناست (۲۰) | | فَإنْ
حَآجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل
لِّلَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ وَالأُمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ
أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ
الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ ﴿۲۰﴾ |
کسانى که به آیات خدا کفر مىورزند و پیامبران را بناحق مىکشند و دادگستران را به قتل مىرسانند آنان را از عذابى دردناک خبر ده (۲۱) | | إِنَّ
الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ
بِغَیْرِ حَقٍّ وَیَقْتُلُونَ الِّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ
النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۲۱﴾ |
آنان کسانىاند که در [این] دنیا و [در سراى] آخرت اعمالشان به هدر رفته و براى آنان هیچ یاورى نیست (۲۲) | | أُولَئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ﴿۲۲﴾ |
آیا
داستان کسانى را که بهرهاى از کتاب [تورات] یافتهاند ندانستهاى که چون
به سوى کتاب خدا فرا خوانده مىشوند تا میانشان حکم کند آنگه گروهى از
آنان به حال اعراض روى برمىتابند (۲۳) | | أَلَمْ
تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوْتُواْ نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یُدْعَوْنَ
إِلَى کِتَابِ اللّهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلَّى فَرِیقٌ
مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾ |
این
بدان سبب بود که آنان [به پندار خود] گفتند هرگز آتش جز چند روزى به ما
نخواهد رسید و برساختههایشان آنان را در دینشان فریفته کرده است (۲۴) | | ذَلِکَ
بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّامًا
مَّعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِی دِینِهِم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ ﴿۲۴﴾ |
پس
چگونه خواهد بود [حالشان] آنگاه که آنان را در روزى که هیچ شکى در آن نیست
گرد آوریم و به هر کس [پاداش] دستاوردش به تمام [و کمال] داده شود و به
آنان ستم نرسد (۲۵) | | فَکَیْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِیَوْمٍ لاَّ رَیْبَ فِیهِ وَوُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ ﴿۲۵﴾ |
بگو
بار خدایا تویى که فرمانفرمایى هر آن کس را که خواهى فرمانروایى بخشى و از
هر که خواهى فرمانروایى را باز ستانى و هر که را خواهى عزت بخشى و هر که
را خواهى خوار گردانى همه خوبیها به دست توست و تو بر هر چیز توانایى (۲۶) | | قُلِ
اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ
الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء
بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۲۶﴾ |
شب
را به روز در مىآورى و روز را به شب در مىآورى و زنده را از مرده بیرون
مى آورى و مرده را از زنده خارج مىسازى و هر که را خواهى بىحساب روزى
مىدهى (۲۷) | | تُولِجُ
اللَّیْلَ فِی الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَتُخْرِجُ
الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الَمَیَّتَ مِنَ الْحَیِّ وَتَرْزُقُ
مَن تَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿۲۷﴾ |
مؤمنان
نباید کافران را به جاى مؤمنان به دوستى بگیرند و هر که چنین کند در هیچ
چیز [او را] از [دوستى] خدا [بهرهاى] نیست مگر اینکه از آنان به نوعى
تقیه کند و خداوند شما را از [عقوبت] خود مىترساند و بازگشت [همه] به سوى
خداست (۲۸) | | لاَّ
یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُوْنِ
الْمُؤْمِنِینَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللّهِ فِی شَیْءٍ
إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَیُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ
وَإِلَى اللّهِ الْمَصِیرُ ﴿۲۸﴾ |
بگو
اگر آنچه در سینههاى شماست نهان دارید یا آشکارش کنید خدا آن را مى داند
و [نیز] آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است مىداند و خداوند بر هر
چیزى تواناست (۲۹) | | قُلْ
إِن تُخْفُواْ مَا فِی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اللّهُ
وَیَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ
شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۲۹﴾ |
روزى
که هر کسى آنچه کار نیک به جاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده حاضر شده مى
یابد و آرزو مىکند کاش میان او و آن [کارهاى بد] فاصلهاى دور بود و
خداوند شما را از [کیفر] خود مىترساند و [در عین حال] خدا به بندگان
[خود] مهربان است (۳۰) | | یَوْمَ
تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ
مِن سُوَءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا
وَیُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَاللّهُ رَؤُوفُ بِالْعِبَادِ ﴿۳۰﴾ |
بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است (۳۱) | | قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۳۱﴾ |
بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند کافران را دوست ندارد (۳۲) | | قُلْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْکَافِرِینَ ﴿۳۲﴾ |
به یقین خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است (۳۳) | | إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿۳۳﴾ |
فرزندانى که بعضى از آنان از [نسل] بعضى دیگرند و خداوند شنواى داناست (۳۴) | | ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۳۴﴾ |
چون
زن عمران گفت پروردگارا آنچه در شکم خود دارم نذر تو کردم تا آزاد شده [از
مشاغل دنیا و پرستشگر تو] باشد پس از من بپذیر که تو خود شنواى دانایى (۳۵) | | إِذْ
قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی
مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۳۵﴾ |
پس
چون فرزندش را بزاد گفت پروردگارا من دختر زادهام و خدا به آنچه او زایید
داناتر بود و پسر چون دختر نیست و من نامش را مریم نهادم و او و فرزندانش
را از شیطان راندهشده به تو پناه مىدهم (۳۶) | | فَلَمَّا
وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنثَى وَاللّهُ أَعْلَمُ
بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالأُنثَى وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا
مَرْیَمَ وِإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ
الرَّجِیمِ ﴿۳۶﴾ |
پس
پروردگارش وى [=مریم] را با حسن قبول پذیرا شد و او را نیکو بار آورد و
زکریا را سرپرست وى قرار داد زکریا هر بار که در محراب بر او وارد مىشد
نزد او [نوعى] خوراکى مىیافت [مى]گفت اى مریم این از کجا براى تو [آمده
است او در پاسخ مى]گفت این از جانب خداست که خدا به هر کس بخواهد بى شمار
روزى مىدهد (۳۷) | | فَتَقَبَّلَهَا
رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَکَفَّلَهَا
زَکَرِیَّا کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ
عِندَهَا رِزْقًا قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ
عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿۳۷﴾ |
آنجا [بود که] زکریا پروردگارش را خواند [و] گفت پروردگارا از جانب خود فرزندى پاک و پسندیده به من عطا کن که تو شنونده دعایى (۳۸) | | هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاء ﴿۳۸﴾ |
پس
در حالى که وى ایستاده [و] در محراب [خود] دعا مىکرد فرشتگان او را ندا
دردادند که خداوند تو را به [ولادت] یحیى که تصدیق کننده [حقانیت] کلمة
الله [=عیسى] است و بزرگوار و خویشتندار [=پرهیزنده از آنان] و پیامبرى از
شایستگان است مژده مىدهد (۳۹) | | فَنَادَتْهُ
الْمَلآئِکَةُ وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ أَنَّ اللّهَ
یُبَشِّرُکَ بِیَحْیَى مُصَدِّقًا بِکَلِمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَسَیِّدًا
وَحَصُورًا وَنَبِیًّا مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿۳۹﴾ |
گفت
پروردگارا چگونه مرا فرزندى خواهد بود در حالى که پیرى من بالا گرفته است
و زنم نازا است [فرشته] گفت [کار پروردگار] چنین استخدا هر چه بخواهد
مىکند (۴۰) | | قَالَ
رَبِّ أَنَّىَ یَکُونُ لِی غُلاَمٌ وَقَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ
وَامْرَأَتِی عَاقِرٌ قَالَ کَذَلِکَ اللّهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ ﴿۴۰﴾ |
گفت
پروردگارا براى من نشانهاى قرار ده فرمود نشانهات این است که سه روز با
مردم جز به اشاره سخن نگویى و پروردگارت را بسیار یاد کن و شبانگاه و
بامدادان [او را] تسبیح گوى (۴۱) | | قَالَ
رَبِّ اجْعَل لِّیَ آیَةً قَالَ آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ
ثَلاَثَةَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْکُر رَّبَّکَ کَثِیرًا وَسَبِّحْ
بِالْعَشِیِّ وَالإِبْکَارِ ﴿۴۱﴾ |
و [یاد کن] هنگامى را که فرشتگان گفتند اى مریم خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است (۴۲) | | وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ ﴿۴۲﴾ |
اى مریم فرمانبر پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوعکنندگان رکوع نما (۴۳) | | یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ ﴿۴۳﴾ |
این
[جمله] از اخبار غیب است که به تو وحى مىکنیم و [گرنه] وقتى که آنان
قلمهاى خود را [براى قرعهکشى به آب] مىافکندند تا کدام یک سرپرستى مریم
را به عهده گیرد نزد آنان نبودى و [نیز] وقتى با یکدیگر کشمکش مىکردند
نزدشان نبودى (۴۴) | | ذَلِکَ
مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیکَ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ
یُلْقُون أَقْلاَمَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنتَ
لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ ﴿۴۴﴾ |
[یاد
کن] هنگامى [را] که فرشتگان گفتند اى مریم خداوند تو را به کلمهاى از
جانب خود که نامش مسیح عیسىبنمریم است مژده مىدهد در حالى که [او] در
دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است (۴۵) | | إِذْ
قَالَتِ الْمَلآئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ
مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی
الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿۴۵﴾ |
و در گهواره [به اعجاز] و در میانسالى [به وحى] با مردم سخن مىگوید و از شایستگان است (۴۶) | | وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۴۶﴾ |
[مریم]
گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آنکه بشرى به من دست نزده
است گفت چنین است [کار] پروردگار خدا هر چه بخواهد مىآفریند چون به کارى
فرمان دهد فقط به آن مىگوید باش پس مىباشد (۴۷) | | قَالَتْ
رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ قَالَ
کَذَلِکِ اللّهُ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا
یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ﴿۴۷﴾ |
و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل مىآموزد (۴۸) | | وَیُعَلِّمُهُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ ﴿۴۸﴾ |
و
[او را به عنوان] پیامبرى به سوى بنى اسرائیل [مىفرستد که او به آنان
مىگوید] در حقیقت من از جانب پروردگارتان برایتان معجزهاى آوردهام من
از گل براى شما [چیزى] به شکل پرنده مىسازم آنگاه در آن مىدمم پس به اذن
خدا پرندهاى مى شود و به اذن خدا نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود مىبخشم
و مردگان را زنده مىگردانم و شما را از آنچه مىخورید و در خانه هایتان
ذخیره مىکنید خبر مىدهم مسلما در این [معجزات] براى شما اگر مؤمن باشید
عبرت است (۴۹) | | وَرَسُولًا
إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُم بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ
أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنفُخُ
فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الأکْمَهَ
والأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُکُم بِمَا
تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً
لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۴۹﴾ |
و
[مىگوید آمدهام تا] تورات را که پیش از من [نازل شده] است تصدیق کننده
باشم و تا پارهاى از آنچه را که بر شما حرام گردیده براى شما حلال کنم و
از جانب پروردگارتان براى شما نشانهاى آوردهام پس از خدا پروا دارید و
مرا اطاعت کنید (۵۰) | | وَمُصَدِّقًا
لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَکُم بَعْضَ
الَّذِی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ وَجِئْتُکُم بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ
فَاتَّقُواْ اللّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿۵۰﴾ |
در حقیقتخداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید [که ] راه راست این است (۵۱) | | إِنَّ اللّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿۵۱﴾ |
چون
عیسى از آنان احساس کفر کرد گفتیاران من در راه خدا چه کسانند حواریون
گفتند ما یاران [دین] خداییم به خدا ایمان آوردهایم و گواه باش که ما
تسلیم [او] هستیم (۵۲) | | فَلَمَّا
أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللّهِ
قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللّهِ آمَنَّا بِاللّهِ
وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۵۲﴾ |
پروردگارا به آنچه نازل کردى گرویدیم و فرستاده[ات] را پیروى کردیم پس ما را در زمره گواهان بنویس (۵۳) | | رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلَتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ ﴿۵۳﴾ |
و [دشمنان] مکر ورزیدند و خدا [در پاسخشان] مکر در میان آورد و خداوند بهترین مکرانگیزان است (۵۴) | | وَمَکَرُواْ وَمَکَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ ﴿۵۴﴾ |
[یاد
کن] هنگامى را که خدا گفت اى عیسى من تو را برگرفته و به سوى خویش بالا
مىبرم و تو را از [آلایش] کسانى که کفر ورزیدهاند پاک مىگردانم و تا
روز رستاخیز کسانى را که از تو پیروى کردهاند فوق کسانى که کافر شدهاند
قرار خواهم داد آنگاه فرجام شما به سوى من است پس در آنچه بر سر آن اختلاف
مىکردید میان شما داورى خواهم کرد (۵۵) | | إِذْ
قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ
وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ
فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ
مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۵۵﴾ |
اما کسانى که کفر ورزیدند در دنیا و آخرت به سختى عذابشان کنم و یاورانى نخواهند داشت (۵۶) | | فَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُواْ فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ﴿۵۶﴾ |
و
اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند [خداوند] مزدشان را به
تمامى به آنان مىدهد و خداوند بیدادگران را دوست نمىدارد (۵۷) | | وَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ﴿۵۷﴾ |
اینهاست که ما آن را از آیات و قرآن حکمتآمیز بر تو مىخوانیم (۵۸) | | ذَلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الآیَاتِ وَالذِّکْرِ الْحَکِیمِ ﴿۵۸﴾ |
در واقع مثل عیسى نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [که] او را از خاک آفرید سپس بدو گفت باش پس وجود یافت (۵۹) | | إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ﴿۵۹﴾ |
[آنچه درباره عیسى گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است پس از تردیدکنندگان مباش (۶۰) | | الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَ تَکُن مِّن الْمُمْتَرِینَ ﴿۶۰﴾ |
پس
هر که در این [باره] پس از دانشى که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند
بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و
شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنتخدا را بر
دروغگویان قرار دهیم (۶۱) | | فَمَنْ
حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ
نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا
وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى
الْکَاذِبِینَ ﴿۶۱﴾ |
آرى داستان درست [مسیح] همین است و معبودى جز خدا نیست و خداست که در واقع همان شکستناپذیر حکیم است (۶۲) | | إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ اللّهُ وَإِنَّ اللّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۶۲﴾ |
پس اگر رویگردان شدند همانا خداوند به [حال] مفسدان داناست (۶۳) | | فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ ﴿۶۳﴾ |
بگو
اى اهل کتاب بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز
خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به
جاى خدا به خدایى نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید شاهد
باشید که ما مسلمانیم [نه شما] (۶۴) | | قُلْ
یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا
وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا
وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن
تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۶۴﴾ |
اى اهل کتاب چرا در باره ابراهیم محاجه مىکنید با آنکه تورات و انجیل بعد از او نازل شده است آیا تعقل نمىکنید (۶۵) | | یَا
أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنزِلَتِ
التَّورَاةُ وَالإنجِیلُ إِلاَّ مِن بَعْدِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿۶۵﴾ |
هان
شما [اهل کتاب] همانان هستید که در باره آنچه نسبت به آن دانشى داشتید
محاجه کردید پس چرا در مورد چیزى که بدان دانشى ندارید محاجه مىکنید با
آنکه خدا مىداند و شما نمىدانید (۶۶) | | هَاأَنتُمْ
هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکُم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِیمَا
لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۶۶﴾ |
ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى بلکه حق گرایى فرمانبردار بود و از مشرکان نبود (۶۷) | | مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۶۷﴾ |
در
حقیقت نزدیکترین مردم به ابراهیم همان کسانى هستند که او را پیروى
کردهاند و [نیز] این پیامبر و کسانى که [به آیین او] ایمان آوردهاند و
خدا سرور مؤمنان است (۶۸) | | إِنَّ
أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا
النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَاللّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۶۸﴾ |
گروهى از اهل کتاب آرزو مىکنند کاش شما را گمراه مىکردند در صورتى که جز خودشان [کسى] را گمراه نمىکنند و نمىفهمند (۶۹) | | وَدَّت طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ ﴿۶۹﴾ |
اى اهل کتاب چرا به آیات خدا کفر مىورزید با آنکه خود [به درستى آن] گواهى مىدهید (۷۰) | | یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿۷۰﴾ |
اى اهل کتاب چرا حق را به باطل درمىآمیزید و حقیقت را کتمان مىکنید با اینکه خود مىدانید (۷۱) | | یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۷۱﴾ |
و
جماعتى از اهل کتاب گفتند در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان نازل شد ایمان
بیاورید و در پایان [روز] انکار کنید شاید آنان [از اسلام] برگردند (۷۲) | | وَقَالَت
طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ آمِنُواْ بِالَّذِیَ أُنزِلَ عَلَى
الَّذِینَ آمَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَاکْفُرُواْ آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ
یَرْجِعُونَ ﴿۷۲﴾ |
و
[گفتند] جز به کسى که دین شما را پیروى کند ایمان نیاورید بگو هدایت
هدایتخداست مبادا به کسى نظیر آنچه به شما داده شده داده شود یا در
پیشگاه پروردگارتان با شما محاجه کنند بگو [این] تفضل به دستخداست آن را
به هر کس که بخواهد مىدهد و خداوند گشایشگر داناست (۷۳) | | وَلاَ
تُؤْمِنُواْ إِلاَّ لِمَن تَبِعَ دِینَکُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى
اللّهِ أَن یُؤْتَى أَحَدٌ مِّثْلَ مَا أُوتِیتُمْ أَوْ یُحَآجُّوکُمْ
عِندَ رَبِّکُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن
یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۷۳﴾ |
رحمتخود را به هر کس که بخواهد مخصوص مىگرداند و خداوند داراى بخشش بزرگ است (۷۴) | | یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿۷۴﴾ |
و
از اهل کتاب کسى است که اگر او را بر مال فراوانى امین شمرى آن را به تو
برگرداند و از آنان کسى است که اگر او را بر دینارى امین شمرى آن را به تو
نمىپردازد مگر آنکه دایما بر [سر] وى به پا ایستى این بدان سبب است که
آنان [به پندار خود] گفتند در مورد کسانى که کتاب آسمانى ندارند بر زیان
ما راهى نیست و بر خدا دروغ مىبندند با اینکه خودشان [هم] مىدانند (۷۵) | | وَمِنْ
أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ
وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لاَّ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ
إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَآئِمًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَیْسَ
عَلَیْنَا فِی الأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ وَیَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ
وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾ |
آرى هر که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگارى نماید بىتردید خداوند پرهیزگاران را دوست دارد (۷۶) | | بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ﴿۷۶﴾ |
کسانى
که پیمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى ناچیزى مىفروشند آنان را در آخرت
بهرهاى نیست و خدا روز قیامت با آنان سخن نمىگوید و به ایشان نمىنگرد و
پاکشان نمىگرداند و عذابى دردناک خواهند داشت (۷۷) | | إِنَّ
الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَأَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلًا
أُوْلَئِکَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ وَلاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ
وَلاَ یَنظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ
وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۷۷﴾ |
و
از میان آنان گروهى هستند که زبان خود را به [خواندن] کتاب [تحریف شدهاى
] مىپیچانند تا آن [بربافته] را از [مطالب] کتاب [آسمانى] پندارید با
اینکه آن از کتاب [آسمانى] نیست و مىگویند آن از جانب خداست در صورتى که
از جانب خدا نیست و بر خدا دروغ مىبندند با اینکه خودشان [هم] مىدانند (۷۸) | | وَإِنَّ
مِنْهُمْ لَفَرِیقًا یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ
مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ
اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَیَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ
وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿۷۸﴾ |
هیچ
بشرى را نسزد که خدا به او کتاب و حکم و پیامبرى بدهد سپس او به مردم
بگوید به جاى خدا بندگان من باشید بلکه [باید بگوید] به سبب آنکه کتاب
[آسمانى] تعلیم مىدادید و از آن رو که درس مىخواندید علماى دین باشید (۷۹) | | مَا
کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ
وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُواْ عِبَادًا لِّی مِن دُونِ
اللّهِ وَلَکِن کُونُواْ رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنتُمْ تُعَلِّمُونَ
الْکِتَابَ وَبِمَا کُنتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿۷۹﴾ |
و
[نیز] شما را فرمان نخواهد داد که فرشتگان و پیامبران را به خدایى بگیرید
آیا پس از آنکه سر به فرمان [خدا] نهادهاید [باز] شما را به کفر
وامىدارد (۸۰) | | وَلاَ
یَأْمُرَکُمْ أَن تَتَّخِذُواْ الْمَلاَئِکَةَ وَالنِّبِیِّیْنَ
أَرْبَابًا أَیَأْمُرُکُم بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿۸۰﴾ |
و
[یاد کن] هنگامى را که خداوند از پیامبران پیمان گرفت که هر گاه به شما
کتاب و حکمتى دادم سپس شما را فرستادهاى آمد که آنچه را با شماست تصدیق
کرد البته به او ایمان بیاورید و حتما یاریش کنید آنگاه فرمود آیا اقرار
کردید و در این باره پیمانم را پذیرفتید گفتند آرى اقرار کردیم فرمود پس
گواه باشید و من با شما از گواهانم (۸۱) | | وَإِذْ
أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُکُم مِّن کِتَابٍ
وَحِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءکُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکُمْ
لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ
عَلَى ذَلِکُمْ إِصْرِی قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ
مَعَکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ ﴿۸۱﴾ |
پس کسانى که بعد از این [پیمان] روى برتابند آنان خود نافرمانانند (۸۲) | | فَمَن تَوَلَّى بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۸۲﴾ |
آیا
جز دین خدا را مىجویند با آنکه هر که در آسمانها و زمین استخواه و
ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانیده مىشوید (۸۳) | | أَفَغَیْرَ دِینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾ |
بگو
به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و
یعقوب و اسباط نازل گردیده و آنچه به موسى و عیسى و انبیاى [دیگر] از جانب
پروردگارشان داده شده گرویدیم و میان هیچ یک از آنان فرق نمىگذاریم و ما
او را فرمانبرداریم (۸۴) | | قُلْ
آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى
إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا
أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ
بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۸۴﴾ |
و هر که جز اسلام دینى [دیگر] جوید هرگز از وى پذیرفته نشود و وى در آخرت از زیانکاران است (۸۵) | | وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿۸۵﴾ |
چگونه
خداوند قومى را که بعد از ایمانشان کافر شدند هدایت مىکند با آنکه شهادت
دادند که این رسول بر حق است و برایشان دلایل روشن آمد و خداوند قوم
بیدادگر را هدایت نمىکند (۸۶) | | کَیْفَ
یَهْدِی اللّهُ قَوْمًا کَفَرُواْ بَعْدَ إِیمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ
الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی
الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۸۶﴾ |
آنان سزایشان این است که لعنتخدا و فرشتگان و مردم همگى برایشان است (۸۷) | | أُوْلَئِکَ جَزَآؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللّهِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿۸۷﴾ |
در آن [لعنت] جاودانه بمانند نه عذاب از ایشان کاسته گردد و نه مهلتیابند (۸۸) | | خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ ﴿۸۸﴾ |
مگر کسانى که پس از آن توبه کردند و درستگارى [پیشه] نمودند که خداوند آمرزنده مهربان است (۸۹) | | إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ الله غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۸۹﴾ |
کسانى که پس از ایمان خود کافر شدند سپس بر کفر [خود] افزودند هرگز توبه آنان پذیرفته نخواهد شد و آنان خود گمراهانند (۹۰) | | إِنَّ
الَّذِینَ کَفَرُواْ بَعْدَ إِیمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ کُفْرًا لَّن
تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الضَّآلُّونَ ﴿۹۰﴾ |
در
حقیقت کسانى که کافر شده و در حال کفر مردهاند اگر چه [فراخناى] زمین را
پر از طلا کنند و آن را [براى خود] فدیه دهند هرگز از هیچ یک از آنان
پذیرفته نگردد آنان را عذابى دردناک خواهد بود و یاورانى نخواهند داشت (۹۱) | | إِنَّ
الَّذِینَ کَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمْ کُفَّارٌ فَلَن یُقْبَلَ مِنْ
أَحَدِهِم مِّلْءُ الأرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُوْلَئِکَ
لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ﴿۹۱﴾ |
هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید و از هر چه انفاق کنید قطعا خدا بدان داناست (۹۲) | | لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ ﴿۹۲﴾ |