|
|
|
به نام خداوند رحمتگر مهربان |
| بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ |
و من نفس خود را تبرئه نمىکنم چرا که نفس قطعا به بدى امر مىکند مگر کسى را که خدا رحم کند زیرا پروردگار من آمرزنده مهربان است (۵۳) | | وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۵۳﴾ |
و پادشاه گفت او را نزد من آورید تا وى را خاص خود کنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى (۵۴) | | وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مِکِینٌ أَمِینٌ ﴿۵۴﴾ |
[یوسف] گفت مرا بر خزانههاى این سرزمین بگمار که من نگهبانى دانا هستم (۵۵) | | قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ ﴿۵۵﴾ |
و
بدین گونه یوسف را در سرزمین [مصر] قدرت دادیم که در آن هر جا که مى
خواستسکونت مىکرد هر که را بخواهیم به رحمتخود مىرسانیم و اجر
نیکوکاران را تباه نمىسازیم (۵۶) | | وَکَذَلِکَ
مَکَّنِّا لِیُوسُفَ فِی الأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ
نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاء وَلاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۵۶﴾ |
و البته اجر آخرت براى کسانى که ایمان آورده و پرهیزگارى مىنمودند بهتر است (۵۷) | | وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ آمَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ ﴿۵۷﴾ |
و برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند [او] آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند (۵۸) | | وَجَاء إِخْوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَیْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنکِرُونَ ﴿۵۸﴾ |
و
چون آنان را به خوار و بارشان مجهز کرد گفت برادر پدرى خود را نزد من
آورید مگر نمىبینید که من پیمانه را تمام مىدهم و من بهترین میزبانانم (۵۹) | | وَلَمَّا
جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَّکُم مِّنْ أَبِیکُمْ
أَلاَ تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْکَیْلَ وَأَنَاْ خَیْرُ الْمُنزِلِینَ ﴿۵۹﴾ |
پس اگر او را نزد من نیاوردید براى شما نزد من پیمانهاى نیست و به من نزدیک نشوید (۶۰) | | فَإِن لَّمْ تَأْتُونِی بِهِ فَلاَ کَیْلَ لَکُمْ عِندِی وَلاَ تَقْرَبُونِ ﴿۶۰﴾ |
گفتند او را با نیرنگ از پدرش خواهیم خواست و محققا این کار را خواهیم کرد (۶۱) | | قَالُواْ سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ ﴿۶۱﴾ |
و
[یوسف] به غلامان خود گفتسرمایههاى آنان را در بارهایشان بگذارید شاید
وقتى به سوى خانواده خود برمىگردند آن را بازیابند امید که آنان بازگردند
(۶۲) | | وَقَالَ
لِفِتْیَانِهِ اجْعَلُواْ بِضَاعَتَهُمْ فِی رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ
یَعْرِفُونَهَا إِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ
یَرْجِعُونَ ﴿۶۲﴾ |
پس
چون به سوى پدر خود بازگشتند گفتند اى پدر پیمانه از ما منع شد برادرمان
را با ما بفرست تا پیمانه بگیریم و ما نگهبان او خواهیم بود (۶۳) | | فَلَمَّا
رَجِعُوا إِلَى أَبِیهِمْ قَالُواْ یَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْکَیْلُ
فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۶۳﴾ |
[یعقوب]
گفت آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم بر او
امین سازم پس خدا بهترین نگهبان است و اوست مهربانترین مهربانان (۶۴) | | قَالَ
هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلاَّ کَمَا أَمِنتُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِن
قَبْلُ فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۶۴﴾ |
و
هنگامى که بارهاى خود را گشودند دریافتند که سرمایهشان بدانها
بازگردانیده شده است گفتند اى پدر [دیگر] چه مىخواهیم این سرمایه ماست که
به ما بازگردانیده شده است قوت خانواده خود را فراهم و برادرمان را
نگهبانى مىکنیم و [با بردن او] یک بار شتر مىافزاییم و این [پیمانه
اضافى نزد عزیز] پیمانهاى ناچیز است (۶۵) | | وَلَمَّا
فَتَحُواْ مَتَاعَهُمْ وَجَدُواْ بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَیْهِمْ
قَالُواْ یَا أَبَانَا مَا نَبْغِی هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَیْنَا
وَنَمِیرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ
ذَلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ ﴿۶۵﴾ |
گفت
هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من با نام خدا پیمان استوارى
ببندید که حتما او را نزد من باز آورید مگر آنکه گرفتار [حادثهاى] شوید
پس چون پیمان خود را با او استوار کردند [یعقوب] گفتخدا بر آنچه مىگوییم
وکیل است (۶۶) | | قَالَ
لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَکُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِّنَ اللّهِ
لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلاَّ أَن یُحَاطَ بِکُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ
مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ ﴿۶۶﴾ |
و
گفت اى پسران من [همه] از یک دروازه [به شهر] در نیایید بلکه از
دروازههاى مختلف وارد شوید و من [با این سفارش] چیزى از [قضاى] خدا را از
شما دور نمىتوانم داشت فرمان جز براى خدا نیست بر او توکل کردم و
توکلکنندگان باید بر او توکل کنند (۶۷) | | وَقَالَ
یَا بَنِیَّ لاَ تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ
أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِی عَنکُم مِّنَ اللّهِ مِن شَیْءٍ
إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ
فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿۶۷﴾ |
و
چون همان گونه که پدرانشان به آنان فرمان داده بود وارد شدند [این کار]
چیزى را در برابر خدا از آنان برطرف نمىکرد جز اینکه یعقوب نیازى را که
در دلش بود برآورد و بىگمان او از [برکت] آنچه بدو آموخته بودیم داراى
دانشى [فراوان] بود ولى بیشتر مردم نمىدانند (۶۸) | | وَلَمَّا
دَخَلُواْ مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُم مَّا کَانَ یُغْنِی عَنْهُم
مِّنَ اللّهِ مِن شَیْءٍ إِلاَّ حَاجَةً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضَاهَا
وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ
لاَ یَعْلَمُونَ ﴿۶۸﴾ |
و
هنگامى که بر یوسف وارد شدند برادرش [بنیامین] را نزد خود جاى داد [و] گفت
من برادر تو هستم بنابراین از آنچه [برادران] مىکردند غمگین مباش (۶۹) | | وَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَخَاهُ قَالَ إِنِّی أَنَاْ أَخُوکَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿۶۹﴾ |
پس
هنگامى که آنان را به خوار و بارشان مجهز کرد آبخورى را در بار برادرش
نهاد سپس [به دستور او] نداکنندهاى بانگ درداد اى کاروانیان قطعا شما دزد
هستید (۷۰) | | فَلَمَّا
جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَایَةَ فِی رَحْلِ أَخِیهِ ثُمَّ
أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسَارِقُونَ ﴿۷۰﴾ |
[برادران] در حالى که به آنان روى کردند گفتند چه گم کردهاید (۷۱) | | قَالُواْ وَأَقْبَلُواْ عَلَیْهِم مَّاذَا تَفْقِدُونَ ﴿۷۱﴾ |
گفتند جام شاه را گم کردهایم و براى هر کس که آن را بیاورد یک بار شتر خواهد بود و [متصدى گفت] من ضامن آنم (۷۲) | | قَالُواْ نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِکِ وَلِمَن جَاء بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَأَنَاْ بِهِ زَعِیمٌ ﴿۷۲﴾ |
گفتند به خدا سوگند شما خوب مىدانید که ما نیامدهایم در این سرزمین فساد کنیم و ما دزد نبودهایم (۷۳) | | قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الأَرْضِ وَمَا کُنَّا سَارِقِینَ ﴿۷۳﴾ |
گفتند پس اگر دروغ بگویید کیفرش چیست (۷۴) | | قَالُواْ فَمَا جَزَآؤُهُ إِن کُنتُمْ کَاذِبِینَ ﴿۷۴﴾ |
گفتندکیفرش [همان] کسى است که [جام] در بار او پیدا شود پس کیفرش خود اوست ما ستمکاران را این گونه کیفر مىدهیم (۷۵) | | قَالُواْ جَزَآؤُهُ مَن وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ﴿۷۵﴾ |
پس
[یوسف] به [بازرسى] بارهاى آنان پیش از بار برادرش پرداخت آنگاه آن را از
بار برادرش [بنیامین] در آورد این گونه به یوسف شیوه آموختیم [چرا که] او
در آیین پادشاه نمىتوانست برادرش را بازداشت کند مگر اینکه خدا بخواهد [و
چنین راهى بدو بنماید] درجات کسانى را که بخواهیم بالا مىبریم و فوق هر
صاحب دانشى دانشورى است (۷۶) | | فَبَدَأَ
بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاء أَخِیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِن وِعَاء
أَخِیهِ کَذَلِکَ کِدْنَا لِیُوسُفَ مَا کَانَ لِیَأْخُذَ أَخَاهُ فِی
دِینِ الْمَلِکِ إِلاَّ أَن یَشَاءَ اللّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مِّن
نَّشَاء وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ ﴿۷۶﴾ |
گفتند
اگر او دزدى کرده پیش از این [نیز] برادرش دزدى کرده استیوسف این [سخن]
را در دل خود پنهان داشت و آن را برایشان آشکار نکرد [ولى] گفت موقعیتشما
بدتر [از او]ست و خدا به آنچه وصف مىکنید داناتر است (۷۷) | | قَالُواْ
إِن یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ
فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّکَانًا
وَاللّهُ أَعْلَمْ بِمَا تَصِفُونَ ﴿۷۷﴾ |
گفتند اى عزیز او پدرى پیر سالخورده دارد بنابراین یکى از ما را به جاى او بگیر که ما تو را از نیکوکاران مىبینیم (۷۸) | | قَالُواْ
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَیْخًا کَبِیرًا فَخُذْ
أَحَدَنَا مَکَانَهُ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۷۸﴾ |
گفت پناه به خدا که جز آن کس را که کالاى خود را نزد وى یافتهایم بازداشت کنیم زیرا در آن صورت قطعا ستمکار خواهیم بود (۷۹) | | قَالَ مَعَاذَ اللّهِ أَن نَّأْخُذَ إِلاَّ مَن وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِندَهُ إِنَّآ إِذًا لَّظَالِمُونَ ﴿۷۹﴾ |
پس
چون از او نومید شدند رازگویان کنار کشیدند بزرگشان گفت مگر نمىدانید که
پدرتان با نام خدا پیمانى استوار از شما گرفته است و قبلا [هم] در باره
یوسف تقصیر کردید هرگز از این سرزمین نمىروم تا پدرم به من اجازه دهد یا
خدا در حق من داورى کند و او بهترین داوران است (۸۰) | | فَلَمَّا
اسْتَیْأَسُواْ مِنْهُ خَلَصُواْ نَجِیًّا قَالَ کَبِیرُهُمْ أَلَمْ
تَعْلَمُواْ أَنَّ أَبَاکُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَیْکُم مَّوْثِقًا مِّنَ
اللّهِ وَمِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِی یُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الأَرْضَ
حَتَّىَ یَأْذَنَ لِی أَبِی أَوْ یَحْکُمَ اللّهُ لِی وَهُوَ خَیْرُ
الْحَاکِمِینَ ﴿۸۰﴾ |
پیش پدرتان بازگردید و بگویید اى پدر پسرت دزدى کرده و ما جز آنچه مىدانیم گواهى نمىدهیم و ما نگهبان غیب نبودیم (۸۱) | | ارْجِعُواْ
إِلَى أَبِیکُمْ فَقُولُواْ یَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَکَ سَرَقَ وَمَا
شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَمَا کُنَّا لِلْغَیْبِ حَافِظِینَ ﴿۸۱﴾ |
و از [مردم] شهرى که در آن بودیم و کاروانى که در میان آن آمدیم جویا شو و ما قطعا راست مىگوییم (۸۲) | | وَاسْأَلِ الْقَرْیَةَ الَّتِی کُنَّا فِیهَا وَالْعِیْرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۸۲﴾ |
[یعقوب]
گفت [چنین نیست] بلکه نفس شما امرى [نادرست] را براى شما آراسته است پس
[صبر من] صبرى نیکوست امید که خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورد که او
داناى حکیم است (۸۳) | | قَالَ
بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَى اللّهُ
أَن یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۸۳﴾ |
و از آنان روى گردانید و گفت اى دریغ بر یوسف و در حالى که اندوه خود را فرو مىخورد چشمانش از اندوه سپید شد (۸۴) | | وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ ﴿۸۴﴾ |
[پسران او] گفتند به خدا سوگند که پیوسته یوسف را یاد مىکنى تا بیمار شوى یا هلاک گردى (۸۵) | | قَالُواْ تَالله تَفْتَأُ تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ ﴿۸۵﴾ |
گفت من شکایت غم و اندوه خود را پیش خدا مىبرم و از [عنایت] خدا چیزى مىدانم که شما نمىدانید (۸۶) | | قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۸۶﴾ |
اى پسران من بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمتخدا نومید مباشید زیرا جز گروه کافران کسى از رحمتخدا نومید نمىشود (۸۷) | | یَا
بَنِیَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلاَ
تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ
إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ﴿۸۷﴾ |
پس
چون [برادران] بر او وارد شدند گفتند اى عزیز به ما و خانواده ما آسیب
رسیده است و سرمایهاى ناچیز آوردهایم بنابراین پیمانه ما را تمام بده و
بر ما تصدق کن که خدا صدقهدهندگان را پاداش مىدهد (۸۸) | | فَلَمَّا
دَخَلُواْ عَلَیْهِ قَالُواْ یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا
وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا
الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ إِنَّ اللّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ ﴿۸۸﴾ |
گفت آیا دانستید وقتى که نادان بودید با یوسف و برادرش چه کردید (۸۹) | | قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿۸۹﴾ |
گفتند
آیا تو خود یوسفى گفت [آرى] من یوسفم و این برادر من است به راستى خدا بر
ما منت نهاده است بىگمان هر که تقوا و صبر پیشه کند خدا پاداش نیکوکاران
را تباه نمىکند (۹۰) | | قَالُواْ
أَإِنَّکَ لَأَنتَ یُوسُفُ قَالَ أَنَاْ یُوسُفُ وَهَذَا أَخِی قَدْ مَنَّ
اللّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَن یَتَّقِ وَیِصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ
یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۹۰﴾ |
گفتند به خدا سوگند که واقعا خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاکار بودیم (۹۱) | | قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللّهُ عَلَیْنَا وَإِن کُنَّا لَخَاطِئِینَ ﴿۹۱﴾ |
[یوسف] گفت امروز بر شما سرزنشى نیستخدا شما را مىآمرزد و او مهربانترین مهربانان است (۹۲) | | قَالَ لاَ تَثْرَیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۹۲﴾ |
این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید [تا] بینا شود و همه کسان خود را نزد من آورید (۹۳) | | اذْهَبُواْ بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۹۳﴾ |
و چون کاروان رهسپار شد پدرشان گفت اگر مرا به کمخردى نسبت ندهید بوى یوسف را مىشنوم (۹۴) | | وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلاَ أَن تُفَنِّدُونِ ﴿۹۴﴾ |
گفتند به خدا سوگند که تو سخت در گمراهى دیرین خود هستى (۹۵) | | قَالُواْ تَاللّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلاَلِکَ الْقَدِیمِ ﴿۹۵﴾ |
پس
چون مژدهرسان آمد آن [پیراهن] را بر چهره او انداخت پس بینا گردید گفت
آیا به شما نگفتم که بىشک من از [عنایت] خدا چیزهایى مىدانم که شما
نمىدانید (۹۶) | | فَلَمَّا
أَن جَاء الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا قَالَ
أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۹۶﴾ |
گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم (۹۷) | | قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ ﴿۹۷﴾ |
گفت به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مىخواهم که او همانا آمرزنده مهربان است (۹۸) | | قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّیَ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۹۸﴾ |
پس چون بر یوسف وارد شدند پدر و مادر خود را در کنار خویش گرفت و گفت ان شاء الله با [امن و] امان داخل مصر شوید (۹۹) | | فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُواْ مِصْرَ إِن شَاء اللّهُ آمِنِینَ ﴿۹۹﴾ |
و
پدر و مادرش را به تخت برنشانید و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند و
[یوسف] گفت اى پدر این است تعبیر خواب پیشین من به یقین پروردگارم آن را
راست گردانید و به من احسان کرد آنگاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را
از بیابان [کنعان به مصر] باز آورد پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم
را به هم زد بى گمان پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است زیرا
که او داناى حکیم است (۱۰۰) | | وَرَفَعَ
أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ
هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا
وَقَدْ أَحْسَنَ بَی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاء بِکُم مِّنَ
الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی
إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِّمَا یَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۱۰۰﴾ |
پروردگارا
تو به من دولت دادى و از تعبیر خوابها به من آموختى اى پدیدآورنده آسمانها
و زمین تنها تو در دنیا و آخرت مولاى منى مرا مسلمان بمیران و مرا به
شایستگان ملحق فرما (۱۰۱) | | رَبِّ
قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِی مِن تَأْوِیلِ
الأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِیِّی فِی
الدُّنُیَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی
بِالصَّالِحِینَ ﴿۱۰۱﴾ |
این [ماجرا] از خبرهاى غیب است که به تو وحى مىکنیم و تو هنگامى که آنان همداستان شدند و نیرنگ مىکردند نزدشان نبودى (۱۰۲) | | ذَلِکَ مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ یَمْکُرُونَ ﴿۱۰۲﴾ |
و بیشتر مردم هر چند آرزومند باشى ایمانآورنده نیستند (۱۰۳) | | وَمَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿۱۰۳﴾ |
و تو بر این [کار] پاداشى از آنان نمىخواهى آن [قرآن] جز پندى براى جهانیان نیست (۱۰۴) | | وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿۱۰۴﴾ |
و چه بسیار نشانهها در آسمانها و زمین است که بر آنها مىگذرند در حالى که از آنها روى برمىگردانند (۱۰۵) | | وَکَأَیِّن مِّن آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿۱۰۵﴾ |
و بیشترشان به خدا ایمان نمىآورند جز اینکه [با او چیزى را] شریک مىگیرند (۱۰۶) | | وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِکُونَ ﴿۱۰۶﴾ |
آیا ایمنند از اینکه عذاب فراگیر خدا به آنان دررسد یا قیامت در حالى که بىخبرند بناگاه آنان را فرا رسد (۱۰۷) | | أَفَأَمِنُواْ أَن تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لاَ یَشْعُرُونَ ﴿۱۰۷﴾ |
بگو این است راه من که من و هر کس پیروىام کرد با بینایى به سوى خدا دعوت مىکنیم و منزه استخدا و من از مشرکان نیستم (۱۰۸) | | قُلْ
هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ
اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۰۸﴾ |
و
پیش از تو [نیز] جز مردانى از اهل شهرها را که به آنان وحى مىکردیم
نفرستادیم آیا در زمین نگردیدهاند تا فرجام کسانى را که پیش از آنان
بودهاند بنگرند و قطعا سراى آخرت براى کسانى که پرهیزگارى کردهاند بهتر
است آیا نمىاندیشید (۱۰۹) | | وَمَا
أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِی إِلَیْهِم مِّنْ أَهْلِ
الْقُرَى أَفَلَمْ یَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَیَنظُرُواْ کَیْفَ کَانَ
عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ
لِّلَّذِینَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿۱۰۹﴾ |
تا
هنگامى که فرستادگان [ما] نومید شدند و [مردم] پنداشتند که به آنان واقعا
دروغ گفته شده یارى ما به آنان رسید پس کسانى را که مىخواستیم نجات
یافتند و[لى] عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد (۱۱۰) | | حَتَّى
إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُواْ
جَاءهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَن نَّشَاء وَلاَ یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ
الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۱۱۰﴾ |
به
راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى استسخنى نیست که به دروغ ساخته
شده باشد بلکه تصدیق آنچه [از کتابهایى] است که پیش از آن بوده و روشنگر
هر چیز است و براى مردمى که ایمان مىآورند رهنمود و رحمتى است (۱۱۱) | | لَقَدْ
کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِی الأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثًا
یُفْتَرَى وَلَکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلَّ
شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۱۱۱﴾ |
سوره ۱۳: الرعد به نام خداوند رحمتگر مهربان الف لام میم راء این است آیات کتاب و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است ولى بیشتر مردم نمىگروند (۱)
| |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ المر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِیَ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾
|
خدا
[همان] کسى است که آسمانها را بدون ستونهایى که آنها را ببینید برافراشت
آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گردانید هر کدام براى
مدتى معین به سیر خود ادامه مىدهند [خداوند] در کار [آفرینش] تدبیر
مىکند و آیات [خود] را به روشنى بیان مىنماید امید که شما به لقاى
پروردگارتان یقین حاصل کنید (۲) | | اللّهُ
الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى
عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لأَجَلٍ
مُّسَمًّى یُدَبِّرُ الأَمْرَ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لَعَلَّکُم بِلِقَاء
رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ ﴿۲﴾ |
و
اوست کسى که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها نهاد و از هر گونه
میوهاى در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب مىپوشاند قطعا در این
[امور] براى مردمى که تفکر مىکنند نشانههایى وجود دارد (۳) | | وَهُوَ
الَّذِی مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِن
کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ
النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿۳﴾ |
و
در زمین قطعاتى است کنار هم و باغهایى از انگور و کشتزارها و درختان خرما
چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب مىگردند و [با این
همه] برخى از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخى دیگر
برترى مىدهیم بى گمان در این [امر نیز] براى مردمى که تعقل مىکنند دلایل
[روشنى] است (۴) | | وَفِی
الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ
وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ
وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ
لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۴﴾ |
و
اگر عجب دارى عجب از سخن آنان [=کافران] است که آیا وقتى خاک شدیم به
راستى در آفرینش جدیدى خواهیم بود اینان همان کسانند که به پروردگارشان
کفر ورزیدهاند و در گردنهایشان زنجیرهاست و آنان همدم آتشند و در آن
ماندگار خواهند بود (۵) | | وَإِن
تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کُنَّا تُرَابًا أَئِنَّا لَفِی
خَلْقٍ جَدِیدٍ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ
الأَغْلاَلُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ
فِیهَا خَالِدونَ ﴿۵﴾ |
و
پیش از رحمتشتابزده از تو عذاب مىطلبند و حال آنکه پیش از آنان [بر
کافران] عقوبتها رفته است و به راستى پروردگار تو نسبت به مردم با وجود
ستمشان بخشایشگر است و به یقین پروردگار تو سختکیفر است (۶) | | وَیَسْتَعْجِلُونَکَ
بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ
الْمَثُلاَتُ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى
ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿۶﴾ |
و
آنان که کافر شدهاند مىگویند چرا نشانهاى آشکار از طرف پروردگارش بر او
نازل نشده است [اى پیامبر] تو فقط هشداردهندهاى و براى هر قومى رهبرى است
(۷) | | وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْلآ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ﴿۷﴾ |
خدا
مىداند آنچه را که هر مادهاى [در رحم] بار مىگیرد و [نیز] آنچه را که
رحمها مىکاهند و آنچه را مىافزایند و هر چیزى نزد او اندازهاى دارد (۸) | | اللّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِیضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَکُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿۸﴾ |
داناى نهان و آشکار [و] بزرگ بلندمرتبه است (۹) | | عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ ﴿۹﴾ |
[براى
او] یکسان است کسى از شما سخن [خود] را نهان کند و کسى که آن را فاش
گرداند و کسى که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشکارا حرکت کند (۱۰) | | سَوَاء مِّنکُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿۱۰﴾ |
براى
او فرشتگانى است که پى در پى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشتسرش
پاسدارى مىکنند در حقیقتخدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود
را تغییر دهند و چون خدا براى قومى آسیبى بخواهد هیچ برگشتى براى آن نیست
و غیر از او حمایتگرى براى آنان نخواهد بود (۱۱) | | لَهُ
مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ
أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى
یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا
فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ ﴿۱۱﴾ |
اوست کسى که برق را براى بیم و امید به شما مىنمایاند و ابرهاى گرانبار را پدیدار مىکند (۱۲) | | هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿۱۲﴾ |
رعد
به حمد او و فرشتگان [جملگى] از بیمش تسبیح مىگویند و صاعقهها را فرو
مىفرستند و با آنها هر که را بخواهد مورد اصابت قرار مىدهد در حالى که
آنان در باره خدا مجادله مىکنند و او سختکیفر است (۱۳) | | وَیُسَبِّحُ
الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ
الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَن یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللّهِ
وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ ﴿۱۳﴾ |
دعوت
حق براى اوست و کسانى که [مشرکان] جز او مىخوانند هیچ جوابى به آنان
نمىدهند مگر مانند کسى که دو دستش را به سوى آب بگشاید تا [آب] به دهانش
برسد در حالى که [آب] به [دهان] او نخواهد رسید و دعاى کافران جز بر هدر
نباشد (۱۴) | | لَهُ
دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یَسْتَجِیبُونَ
لَهُم بِشَیْءٍ إِلاَّ کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَى الْمَاء لِیَبْلُغَ
فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْکَافِرِینَ إِلاَّ فِی
ضَلاَلٍ ﴿۱۴﴾ |
و هر که در آسمانها و زمین استخواه و ناخواه با سایههایشان بامدادان و شامگاهان براى خدا سجده مىکنند (۱۵) | | وَلِلّهِ یَسْجُدُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ ﴿۱۵﴾ |
بگو
پروردگار آسمانها و زمین کیست بگو خدا بگو پس آیا جز او سرپرستانى
گرفتهاید که اختیار سود و زیان خود را ندارند بگو آیا نابینا و بینا
یکسانند یا تاریکیها و روشنایى برابرند یا براى خدا شریکانى پنداشتهاند
که مانند آفرینش او آفریدهاند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه
شده است بگو خدا آفریننده هر چیزى است و اوستیگانه قهار (۱۶) | | قُلْ
مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم
مِّن دُونِهِ أَوْلِیَاء لاَ یَمْلِکُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ
ضَرًّا قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی
الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَکَاء خَلَقُواْ
کَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ کُلِّ
شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۱۶﴾ |
[همو
که] از آسمان آبى فرو فرستاد پس رودخانههایى به اندازه گنجایش خودشان
روان شدند و سیل کفى بلند روى خود برداشت و از آنچه براى به دست آوردن
زینتى یا کالایى در آتش مىگدازند هم نظیر آن کفى برمىآید خداوند حق و
باطل را چنین مثل مىزند اما کف بیرون افتاده از میان مىرود ولى آنچه به
مردم سود مىرساند در زمین [باقى] مىماند خداوند مثلها را چنین مىزند (۱۷) | | أَنزَلَ
مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ
السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ
ابْتِغَاء حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ
اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء
وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ
اللّهُ الأَمْثَالَ ﴿۱۷﴾ |
براى
کسانى که پروردگارشان را اجابت کردهاند پاداش بس نیکوست و کسانى که وى را
اجابت نکردهاند اگر سراسر آنچه در زمین است و مانند آن را با آن داشته
باشند قطعا آن را براى بازخرید خود خواهند داد آنان به سختى بازخواستشوند
و جایشان در دوزخ است و چه بد جایگاهى است (۱۸) | | لِلَّذِینَ
اسْتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُواْ
لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ
لاَفْتَدَوْاْ بِهِ أُوْلَئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ
جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۱۸﴾ |
پس
آیا کسى که مىداند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده حقیقت دارد
مانند کسى است که کوردل است تنها خردمندانند که عبرت مىگیرند (۱۹) | | أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ﴿۱۹﴾ |
همانان که به پیمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمىشکنند (۲۰) | | الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ یِنقُضُونَ الْمِیثَاقَ ﴿۲۰﴾ |
و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده مىپیوندند و از پروردگارشان مىترسند و از سختى حساب بیم دارند (۲۱) | | وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ ﴿۲۱﴾ |
و
کسانى که براى طلب خشنودى پروردگارشان شکیبایى کردند و نماز برپا داشتند و
از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدى را با نیکى
مىزدایند ایشان راست فرجام خوش سراى باقى (۲۲) | | وَالَّذِینَ
صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ
وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِیَةً وَیَدْرَؤُونَ
بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُوْلَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿۲۲﴾ |
[همان]
بهشتهاى عدن که آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان که درستکارند
در آن داخل مىشوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمىآیند (۲۳) | | جَنَّاتُ
عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ
وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِّن کُلِّ
بَابٍ ﴿۲۳﴾ |
[و به آنان مىگویند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر کردید راستى چه نیکوست فرجام آن سراى (۲۴) | | سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿۲۴﴾ |
و
کسانى که پیمان خدا را پس از بستن آن مىشکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن
فرمان داده مىگسلند و در زمین فساد مىکنند بر ایشان لعنت است و بد
فرجامى آن سراى ایشان راست (۲۵) | | وَالَّذِینَ
یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ
اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ
اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿۲۵﴾ |
خدا
روزى را براى هر که بخواهد گشاده یا تنگ مىگرداند و[لى آنان] به زندگى
دنیا شاد شدهاند و زندگى دنیا در [برابر] آخرت جز بهرهاى [ناچیز] نیست (۲۶) | | اللّهُ
یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقَدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَیَاةِ
الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ مَتَاعٌ ﴿۲۶﴾ |
و
کسانى که کافر شدهاند مىگویند چرا از جانب پروردگارش معجزهاى بر او
نازل نشده است بگو در حقیقتخداست که هر کس را بخواهد بىراه مىگذارد و
هر کس را که [به سوى او] بازگردد به سوى خود راه مىنماید (۲۷) | | وَیَقُولُ
الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ
إِنَّ اللّهَ یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ ﴿۲۷﴾ |
همان کسانى که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مىیابد (۲۸) | | الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿۲۸﴾ |
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند (۲۹) | | الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿۲۹﴾ |
بدین
گونه تو را در میان امتى که پیش از آن امتهایى روزگار به سر بردند
فرستادیم تا آنچه را به تو وحى کردیم بر آنان بخوانى در حالى که آنان به
[خداى] رحمان کفر مىورزند بگو اوست پروردگار من معبودى بجز او نیست بر او
توکل کردهام و بازگشت من به سوى اوست (۳۰) | | کَذَلِکَ
أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهَا أُمَمٌ لِّتَتْلُوَ
عَلَیْهِمُ الَّذِیَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ
بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ
تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ ﴿۳۰﴾ |
و
اگر قرآنى بود که کوهها بدان روان مىشد یا زمین بدان قطعه قطعه مىگردید
یا مردگان بدان به سخن درمىآمدند [باز هم در آنان اثر نمىکرد] نه چنین
است بلکه همه امور بستگى به خدا دارد آیا کسانى که ایمان آوردهاند
ندانستهاند که اگر خدا مىخواست قطعا تمام مردم را به راه مىآورد و
کسانى که کافر شدهاند پیوسته به [سزاى] آنچه کردهاند مصیبت کوبندهاى به
آنان مىرسد یا نزدیک خانههایشان فرود مىآید تا وعده خدا فرا رسد آرى
خدا وعده [خود را] خلاف نمىکند (۳۱) | | وَلَوْ
أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ
أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ
یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُواْ أَن لَّوْ یَشَاءُ اللّهُ لَهَدَى النَّاسَ
جَمِیعًا وَلاَ یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُواْ تُصِیبُهُم بِمَا صَنَعُواْ
قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِیَ وَعْدُ
اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿۳۱﴾ |
و
بىگمان فرستادگان پیش از تو [نیز] مسخره شدند پس به کسانى که کافر شده
بودند مهلت دادم آنگاه آنان را [به کیفر] گرفتم پس چگونه بود کیفر من (۳۲) | | وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ ﴿۳۲﴾ |
آیا
کسى که بر هر شخصى بدانچه کرده است مراقب است [مانند کسى است که از همه جا
بىخبر است] و براى خدا شریکانى قرار دادند بگو نامشان را ببرید آیا او را
به آنچه در زمین است و او نمىداند خبر مىدهید یا سخنى سطحى [و میانتهى]
مىگویید [چنین نیست] بلکه براى کسانى که کافر شدهاند نیرنگشان آراسته
شده و از راه [حق] بازداشته شدهاند و هر که را خدا بىراه گذارد رهبرى
نخواهد داشت (۳۳) | | أَفَمَنْ
هُوَ قَآئِمٌ عَلَى کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَجَعَلُواْ لِلّهِ
شُرَکَاء قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لاَ یَعْلَمُ فِی
الأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُیِّنَ لِلَّذِینَ
کَفَرُواْ مَکْرُهُمْ وَصُدُّواْ عَنِ السَّبِیلِ وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ
فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۳﴾ |
براى آنان در زندگى دنیا عذابى است و قطعا عذاب آخرت دشوارتر است و براى ایشان در برابر خدا هیچ نگهدارندهاى نیست (۳۴) | | لَّهُمْ عَذَابٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِن وَاقٍ ﴿۳۴﴾ |
وصف
بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده [این است که] از زیر [درختان ] آن
نهرها روان است میوه و سایهاش پایدار است این است فرجام کسانى که
پرهیزگارى کردهاند و فرجام کافران آتش [دوزخ] است (۳۵) | | مَّثَلُ
الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا
الأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ
اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ ﴿۳۵﴾ |
و
کسانى که به آنان کتاب [آسمانى] دادهایم از آنچه به سوى تو نازل شده شاد
مىشوند و برخى از دستهها کسانى هستند که بخشى از آن را انکار مىکنند
بگو جز این نیست که من مامورم خدا را بپرستم و به او شرک نورزم به سوى او
مىخوانم و بازگشتم به سوى اوست (۳۶) | | وَالَّذِینَ
آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ
الأَحْزَابِ مَن یُنکِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ
اللّهَ وَلا أُشْرِکَ بِهِ إِلَیْهِ أَدْعُو وَإِلَیْهِ مَآبِ ﴿۳۶﴾ |
و
بدین سان آن [قرآن] را فرمانى روشن نازل کردیم و اگر پس از دانشى که به تو
رسیده [باز] از هوسهاى آنان پیروى کنى در برابر خدا هیچ دوست و حمایتگرى
نخواهى داشت (۳۷) | | وَکَذَلِکَ
أَنزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ
مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ وَاقٍ ﴿۳۷﴾ |
و
قطعا پیش از تو [نیز] رسولانى فرستادیم و براى آنان زنان و فرزندانى قرار
دادیم و هیچ پیامبرى را نرسد که جز به اذن خدا معجزهاى بیاورد براى هر
زمانى کتابى است (۳۸) | | وَلَقَدْ
أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا
وَذُرِّیَّةً وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ
اللّهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَابٌ ﴿۳۸﴾ |
خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات مىکند و اصل کتاب نزد اوست (۳۹) | | یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ﴿۳۹﴾ |
و
اگر پارهاى از آنچه را که به آنان وعده مىدهیم به تو بنمایانیم یا تو را
بمیرانیم جز این نیست که بر تو رساندن [پیام] است و بر ما حساب [آنان] (۴۰) | | وَإِن مَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ ﴿۴۰﴾ |
آیا
ندیدهاند که ما [همواره] مىآییم و از اطراف این زمین مىکاهیم و خداست
که حکم مىکند براى حکم او باز دارندهاى نیست و او به سرعتحسابرسى
مىکند (۴۱) | | أَوَلَمْ
یَرَوْاْ أَنَّا نَأْتِی الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللّهُ
یَحْکُمُ لاَ مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَهُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿۴۱﴾ |
و
به یقین کسانى که پیش از آنان بودند نیرنگ کردند ولى همه تدبیرها نزد
خداست آنچه را که هر کسى به دست مىآورد مىداند و به زودى کافران بدانند
که فرجام آن سراى از کیست (۴۲) | | وَقَدْ
مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلّهِ الْمَکْرُ جَمِیعًا یَعْلَمُ
مَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ وَسَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى
الدَّارِ ﴿۴۲﴾ |
و کسانى که کافر شدند مىگویند تو فرستاده نیستى بگو کافى استخدا و آن کس که نزد او علم کتاب است میان من و شما گواه باشد (۴۳) | | وَیَقُولُ
الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا
بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ ﴿۴۳﴾ |
سوره ۱۴: إبراهیم به نام خداوند رحمتگر مهربان الف
لام راء کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن
پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى به سوى راه آن شکست
ناپذیر ستوده (۱)
| |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الَر
کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ
إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿۱﴾
|
خدایى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و واى بر کافران از عذابى سخت (۲) | | اللّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَوَیْلٌ لِّلْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ﴿۲﴾ |
همانان که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مىدهند و مانع راه خدا مىشوند و آن را کج مىشمارند آنانند که در گمراهى دور و درازى هستند (۳) | | الَّذِینَ
یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَن
سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا أُوْلَئِکَ فِی ضَلاَلٍ بَعِیدٍ ﴿۳﴾ |
و
ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [حقایق را] براى آنان
بیان کند پس خدا هر که را بخواهد بىراه مىگذارد و هر که را بخواهد هدایت
مىکند و اوست ارجمند حکیم (۴) | | وَمَا
أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ
فَیُضِلُّ اللّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ
الْحَکِیمُ ﴿۴﴾ |
و
در حقیقت موسى را با آیات خود فرستادیم [و به او فرمودیم] که قوم خود را
از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آور و روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن
که قطعا در این [یادآورى] براى هر شکیباى سپاسگزارى عبرتهاست (۵) | | وَلَقَدْ
أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ
إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ
لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿۵﴾ |
و
[به خاطر بیاور] هنگامى را که موسى به قوم خود گفت نعمتخدا را بر خود به
یاد آورید آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید [همانان] که بر شما عذاب
سخت روا مىداشتند و پسرانتان را سر مىبریدند و زنانتان را زنده
مىگذاشتند و در این [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمایشى بزرگ بود
(۶) | | وَإِذْ
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ
أَنجَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ
وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ وَفِی ذَلِکُم
بَلاء مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ ﴿۶﴾ |
و
آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزارى کنید [نعمت] شما
را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى نمایید قطعا عذاب من سختخواهد بود (۷) | | وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ﴿۷﴾ |
و موسى گفت اگر شما و هر که در روى زمین است همگى کافر شوید بىگمان خدا بىنیاز ستوده[صفات] است (۸) | | وَقَالَ مُوسَى إِن تَکْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِی الأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿۸﴾ |
آیا
خبر کسانى که پیش از شما بودند قوم نوح و عاد و ثمود و آنانکه بعد از
ایشان بودند [و] کسى جز خدا از آنان آگاهى ندارد به شما نرسیده است
فرستادگانشان دلایل آشکار برایشان آوردند ولى آنان دستهایشان را [به نشانه
اعتراض] بر دهانهایشان نهادند و گفتند ما به آنچه شما بدان ماموریت دارید
کافریم و از آنچه ما را بدان مىخوانید سخت در شکیم (۹) | | أَلَمْ
یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ
وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ یَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللّهُ
جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَیْدِیَهُمْ فِی
أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ
وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ﴿۹﴾ |
پیامبرانشان
گفتند مگر در باره خدا پدید آورنده آسمانها و زمین تردیدى هست او شما را
دعوت مىکند تا پارهاى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینى
شما را مهلت دهد گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید مىخواهید ما را از
آنچه پدرانمان مىپرستیدند باز دارید پس براى ما حجتى آشکار بیاورید (۱۰) | | قَالَتْ
رُسُلُهُمْ أَفِی اللّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ
یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى
أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا
تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا
بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿۱۰﴾ |
پیامبرانشان
به آنان گفتند ما جز بشرى مثل شما نیستیم ولى خدا بر هر یک از بندگانش که
بخواهد منت مىنهد و ما را نرسد که جز به اذن خدا براى شما حجتى بیاوریم و
مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (۱۱) | | قَالَتْ
لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ وَلَکِنَّ
اللّهَ یَمُنُّ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَن
نَّأْتِیَکُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَعلَى اللّهِ
فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾ |
و
چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راههایمان رهبرى کرده است و
البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد و توکلکنندگان
باید تنها بر خدا توکل کنند (۱۲) | | وَمَا
لَنَا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا
وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ
الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿۱۲﴾ |
و
کسانى که کافر شدند به پیامبرانشان گفتند شما را از سرزمین خودمان بیرون
خواهیم کرد مگر اینکه به کیش ما بازگردید پس پروردگارشان به آنان وحى کرد
که حتما ستمگران را هلاک خواهیم کرد (۱۳) | | وَقَالَ
الَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُم مِّنْ أَرْضِنَآ أَوْ
لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ
لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ ﴿۱۳﴾ |
و
قطعا شما را پس از ایشان در آن سرزمین سکونتخواهیم داد این براى کسى است
که از ایستادن [در محشر به هنگام حساب] در پیشگاه من بترسد و از تهدیدم
بیم داشته باشد (۱۴) | | وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ﴿۱۴﴾ |
و [پیامبران از خدا] گشایش خواستند و [سرانجام] هر زورگوى لجوجى نومید شد (۱۵) | | وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ﴿۱۵﴾ |
[آن کس که] دوزخ پیش روى اوست و به او آبى چرکین نوشانده مىشود (۱۶) | | مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِن مَّاء صَدِیدٍ ﴿۱۶﴾ |
آن را جرعه جرعه مىنوشد و نمىتواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سویش مىآید ولى نمىمیرد و عذابى سنگین به دنبال دارد (۱۷) | | یَتَجَرَّعُهُ
وَلاَ یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَمَا
هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ ﴿۱۷﴾ |
مثل
کسانى که به پروردگار خود کافر شدند کردارهایشان به خاکسترى مىماند که
بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد از آنچه به دست آوردهاند هیچ
[بهرهاى] نمىتوانند برد این است همان گمراهى دور و دراز (۱۸) | | مَّثَلُ
الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ
الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُواْ عَلَى
شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ ﴿۱۸﴾ |
آیا در نیافتهاى که خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده اگر بخواهد شما را مىبرد و خلق تازهاى مىآورد (۱۹) | | أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ ﴿۱۹﴾ |
و این [کار] بر خدا دشوار نیست (۲۰) | | وَمَا ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ ﴿۲۰﴾ |
و
همگى در برابر خدا ظاهر مىشوند پس ناتوانان به گردنکشان مىگویند ما
پیروان شما بودیم آیا چیزى از عذاب خدا را از ما دور مىکنید مىگویند اگر
خدا ما را هدایت کرده بود قطعا شما را هدایت مىکردیم چه بىتابى کنیم چه
صبر نماییم براى ما یکسان است ما را راه گریزى نیست (۲۱) | | وَبَرَزُواْ
لِلّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا
کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ
اللّهِ مِن شَیْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاء
عَلَیْنَآ أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِیصٍ ﴿۲۱﴾ |
و
چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مىگوید در حقیقتخدا به
شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم و مرا
بر شما هیچ تسلطى نبود جز اینکه شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید پس مرا
ملامت نکنید و خود را ملامت کنید من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس
من نیستید من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک مىدانستید کافرم
آرى ستمکاران عذابى پردرد خواهند داشت (۲۲) | | وَقَالَ
الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ
الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم
مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ
تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَکُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا
أَنتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ
إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۲۲﴾ |
و
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند به بهشتهایى درآورده
مىشوند که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است که به اذن پروردگارشان
در آنجا جاودانه به سر مىبرند و درودشان در آنجا سلام است (۲۳) | | وَأُدْخِلَ
الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن
تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ
تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ ﴿۲۳﴾ |
آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است (۲۴) | | أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء ﴿۲۴﴾ |
میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد و خدا مثلها را براى مردم مىزند شاید که آنان پند گیرند (۲۵) | | تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿۲۵﴾ |
و مثل سخنى ناپاک چون درختى ناپاک است که از روى زمین کنده شده و قرارى ندارد (۲۶) | | وَمَثلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ ﴿۲۶﴾ |
خدا
کسانى را که ایمان آوردهاند در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت
مىگرداند و ستمگران را بىراه مىگذارد و خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد (۲۷) | | یُثَبِّتُ
اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ
الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ
اللّهُ مَا یَشَاءُ ﴿۲۷﴾ |
آیا به کسانى که [شکر] نعمتخدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت درآوردند ننگریستى (۲۸) | | أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ کُفْرًا وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ﴿۲۸﴾ |
[در آن سراى هلاکت که] جهنم است [و] در آن وارد مىشوند و چه بد قرارگاهى است (۲۹) | | جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿۲۹﴾ |
و براى خدا مانندهایى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه کنند بگو برخوردار شوید که قطعا بازگشتشما به سوى آتش است (۳۰) | | وَجَعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا لِّیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ ﴿۳۰﴾ |
به
آن بندگانم که ایمان آوردهاند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به
ایشان روزى دادهایم پنهان و آشکارا انفاق کنند پیش از آنکه روزى فرا رسد
که در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستیى (۳۱) | | قُل
لِّعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ یُقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَیُنفِقُواْ
مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِیَةً مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ
یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خِلاَلٌ ﴿۳۱﴾ |
خداست
که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبى فرستاد و به وسیله آن از
میوهها براى شما روزى بیرون آورد و کشتى را براى شما رام گردانید تا به
فرمان او در دریا روان شود و رودها را براى شما مسخر کرد (۳۲) | | اللّهُ
الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً
فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ
الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ
الأَنْهَارَ ﴿۳۲﴾ |
و خورشید و ماه را که پیوسته روانند براى شما رام گردانید و شب و روز را [نیز] مسخر شما ساخت (۳۳) | | وَسَخَّر لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَینَ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ﴿۳۳﴾ |
و
از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد و اگر نعمتخدا را شماره کنید
نمىتوانید آن را به شمار درآورید قطعا انسان ستمپیشه ناسپاس است (۳۴) | | وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ﴿۳۴﴾ |
و [یاد کن] هنگامى را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار (۳۵) | | وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ ﴿۳۵﴾ |
پروردگارا
آنها بسیارى از مردم را گمراه کردند پس هر که از من پیروى کند بى گمان او
از من است و هر که مرا نافرمانى کند به یقین تو آمرزنده و مهربانى (۳۶) | | رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۳۶﴾ |
پروردگارا
من [یکى از] فرزندانم را در درهاى بىکشت نزد خانه محترم تو سکونت دادم
پروردگارا تا نماز را به پا دارند پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان
گرایش ده و آنان را از محصولات [مورد نیازشان] روزى ده باشد که سپاسگزارى
کنند (۳۷) | | رَّبَّنَا
إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ
بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ
أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ
الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ﴿۳۷﴾ |
پروردگارا
بىگمان تو آنچه را که پنهان مىداریم و آنچه را که آشکار مىسازیم
مىدانى و چیزى در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نمىماند (۳۸) | | رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللّهِ مِن شَیْءٍ فَی الأَرْضِ وَلاَ فِی السَّمَاء ﴿۳۸﴾ |
سپاس خداى را که با وجود سالخوردگى اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستى پروردگار من شنونده دعاست (۳۹) | | الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاء ﴿۳۹﴾ |
پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز پروردگارا و دعاى مرا بپذیر (۴۰) | | رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء ﴿۴۰﴾ |
پروردگارا روزى که حساب برپا مىشود بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى (۴۱) | | رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ﴿۴۱﴾ |
و
خدا را از آنچه ستمکاران مىکنند غافل مپندار جز این نیست که [کیفر] آنان
را براى روزى به تاخیر مىاندازد که چشمها در آن خیره مىشود (۴۲) | | وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الأَبْصَارُ ﴿۴۲﴾ |
شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمىزنند و [از وحشت] دلهایشان تهى است (۴۳) | | مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لاَ یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء ﴿۴۳﴾ |
و
مردم را از روزى که عذاب بر آنان مىآید بترسان پس آنان که ستم کردهاند
مىگویند پروردگارا ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوییم و از
فرستادگان [تو] پیروى کنیم [به آنان گفته مىشود] مگر شما پیش از این
سوگند نمىخوردید که شما را فنایى نیست (۴۴) | | وَأَنذِرِ
النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ
رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ
الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَکُم مِّن
زَوَالٍ ﴿۴۴﴾ |
و
در سراهاى کسانى که بر خود ستم روا داشتند سکونت گزیدید و براى شما آشکار
گردید که با آنان چگونه معامله کردیم و مثلها براى شما زدیم (۴۵) | | وَسَکَنتُمْ
فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ
فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الأَمْثَالَ ﴿۴۵﴾ |
و به یقین آنان نیرنگ خود را به کار بردند و [جزاى] مکرشان با خداست هر چند از مکرشان کوهها از جاى کنده مىشد (۴۶) | | وَقَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَعِندَ اللّهِ مَکْرُهُمْ وَإِن کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ﴿۴۶﴾ |
پس مپندار که خدا وعده خود را به پیامبرانش خلاف مىکند که خدا شکستناپذیر انتقامگیرنده است (۴۷) | | فَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿۴۷﴾ |
روزى که زمین به غیر این زمین و آسمانها [به غیر این آسمانها] مبدل گردد و [مردم] در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند (۴۸) | | یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿۴۸﴾ |
و گناهکاران را در آن روز مىبینى که با هم در زنجیرها بسته شدهاند (۴۹) | | وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِینَ فِی الأَصْفَادِ ﴿۴۹﴾ |
تنپوشهایشان از قطران است و چهرههایشان را آتش مىپوشاند (۵۰) | | سَرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ ﴿۵۰﴾ |
تا خدا به هر کس هر چه به دست آورده است جزا دهد که خدا زودشمار است (۵۱) | | لِیَجْزِی اللّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿۵۱﴾ |
این
[قرآن] ابلاغى براى مردم است [تا به وسیله آن هدایتشوند] و بدان بیم
یابند و بدانند که او معبودى یگانه است و تا صاحبان خرد پند گیرند (۵۲) | | هَذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِیُنذَرُواْ بِهِ وَلِیَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ﴿۵۲﴾ |