قرآن آنلاین

(با تشکر از علمـ سا)

قرآن آنلاین

(با تشکر از علمـ سا)

جزء ۲۹

جزء ۲۹

 
   




سوره ۶۷: الملک
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بزرگوار [و خجسته] است آنکه فرمانروایى به دست اوست و او بر هر چیزى تواناست (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۱﴾

همانکه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و اوست ارجمند آمرزنده (۲)

 

الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ ﴿۲﴾

همان که هفت آسمان را طبقه طبقه بیافرید در آفرینش آن [خداى] بخشایشگر هیچ گونه اختلاف [و تفاوتى] نمى‏بینى بازبنگر آیا خلل [و نقصانى] مى‏بینى (۳)

 

الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ ﴿۳﴾

باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد (۴)

 

ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِیرٌ ﴿۴﴾

و در حقیقت آسمان دنیا را با چراغهایى زینت دادیم و آن را مایه طرد شیاطین [= قواى مزاحم] گردانیدیم و براى آنها عذاب آتش فروزان آماده کرده‏ایم (۵)

 

وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّیَاطِینِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیرِ ﴿۵﴾

و کسانى که به پروردگارشان انکار آوردند عذاب آتش جهنم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است (۶)

 

وَلِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۶﴾

چون در آنجا افکنده شوند از آن خروشى مى‏شنوند در حالى که مى‏جوشد (۷)

 

إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ ﴿۷﴾

نزدیک است که از خشم شکافته شود هر بار که گروهى در آن افکنده شوند نگاهبانان آن از ایشان پرسند مگر شما را هشدار دهنده‏اى نیامد (۸)

 

تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ ﴿۸﴾

گویند چرا هشدار دهنده‏اى به سوى ما آمد و[لى] تکذیب کردیم و گفتیم خدا چیزى فرو نفرستاده است‏شما جز در گمراهى بزرگ نیستید (۹)

 

قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ ﴿۹﴾

و گویند اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقل کرده بودیم در [میان] دوزخیان نبودیم (۱۰)

 

وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿۱۰﴾

پس به گناه خود اقرار مى‏کنند و مرگ باد بر اهل جهنم (۱۱)

 

فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿۱۱﴾

کسانى که در نهان از پروردگارشان مى‏ترسند آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ خواهد بود (۱۲)

 

إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ ﴿۱۲﴾

و [اگر] سخن خود را پنهان دارید یا آشکارش نمایید در حقیقت وى به راز دلها آگاه است (۱۳)

 

وَأَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۱۳﴾

آیا کسى که آفریده است نمى‏داند با اینکه او خود باریک بین آگاه است (۱۴)

 

أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿۱۴﴾

اوست کسى که زمین را براى شما رام گردانید پس در فراخناى آن رهسپار شوید و از روزى [خدا] بخورید و رستاخیز به سوى اوست (۱۵)

 

هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ ﴿۱۵﴾

آیا از آن کس که در آسمان است ایمن شده‏اید که شما را در زمین فرو برد پس بناگاه [زمین] به تپیدن افتد (۱۶)

 

أَأَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یَخْسِفَ بِکُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ ﴿۱۶﴾

یا از آن کس که در آسمان است ایمن شده‏اید که بر [سر] شما تندبادى از سنگریزه فرو فرستد پس به زودى خواهید دانست که بیم دادن من چگونه است (۱۷)

 

أَمْ أَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ ﴿۱۷﴾

و پیش از آنان [نیز] کسانى به تکذیب پرداختند پس عذاب من چگونه بود (۱۸)

 

وَلَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ ﴿۱۸﴾

آیا در بالاى سرشان به پرندگان ننگریسته‏اند [که گاه] بال مى‏گسترند و [گاه] بال مى‏آنند جز خداى رحمان [کسى] آنها را نگاه نمى‏دارد او به هر چیزى بیناست (۱۹)

 

أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ ﴿۱۹﴾

یا آن کسى که خود براى شما [چون] سپاهى است که یاریتان مى‏کند جز خداى رحمان کیست کافران جز گرفتار فریب نیستند (۲۰)

 

أَمَّنْ هَذَا الَّذِی هُوَ جُندٌ لَّکُمْ یَنصُرُکُم مِّن دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلَّا فِی غُرُورٍ ﴿۲۰﴾

یا کیست آن که به شما روزى دهد اگر [خدا] روزى خود را [از شما] باز دارد [نه] بلکه در سرکشى و نفرت پافشارى کردند (۲۱)

 

أَمَّنْ هَذَا الَّذِی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَل لَّجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُورٍ ﴿۲۱﴾

پس آیا آن کس که نگونسار راه مى‏پیماید هدایت‏یافته تر است‏یا آن کس که ایستاده بر راه راست مى‏رود (۲۲)

 

أَفَمَن یَمْشِی مُکِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿۲۲﴾

بگو اوست آن کس که شما را پدید آورده و براى شما گوش و دیدگان و دلها آفریده است چه کم سپاسگزارید (۲۳)

 

قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ ﴿۲۳﴾

بگو اوست که شما را در زمین پراکنده کرده و به نزد او [ست که] گرد آورده خواهید شد (۲۴)

 

قُلْ هُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۴﴾

و مى‏گویند اگر راست مى‏گویید این وعده کى خواهد بود (۲۵)

 

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿۲۵﴾

بگو علم [آن] فقط پیش خداست و من صرفا هشدار دهنده‏اى آشکارم (۲۶)

 

قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿۲۶﴾

و آنگاه که آن [لحظه موعود] را نزدیک ببینند چهره‏هاى کسانى که کافر شده‏اند در هم رود و گفته شود این است همان چیزى که آن را فرا مى‏خواندید (۲۷)

 

فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَقِیلَ هَذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ ﴿۲۷﴾

بگو به من خبر دهید اگر خدا مرا و هر که را با من است هلاک کند یا ما را مورد رحمت قرار دهد چه کسى کافران را از عذابى پر درد پناه خواهد داد (۲۸)

 

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَکَنِیَ اللَّهُ وَمَن مَّعِیَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن یُجِیرُ الْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۲۸﴾

بگو اوست‏خداى بخشایشگر به او ایمان آوردیم و بر او توکل کردیم و به زودى خواهید دانست چه کسى است که خود در گمراهى آشکارى است (۲۹)

 

قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿۲۹﴾

بگو به من خبر دهید اگر آب [آشامیدنى] شما [به زمین] فرو رود چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد (۳۰)

 

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاء مَّعِینٍ ﴿۳۰﴾


سوره ۶۸: القلم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
نون سوگند به قلم و آنچه مى‏نویسند (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿۱﴾

[که] تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستى (۲)

 

مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿۲﴾

و بى‏گمان تو را پاداشى بى‏منت‏خواهد بود (۳)

 

وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ ﴿۳﴾

و راستى که تو را خویى والاست (۴)

 

وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ ﴿۴﴾

به زودى خواهى دید و خواهند دید (۵)

 

فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ ﴿۵﴾

[که] کدام یک از شما دستخوش جنونید (۶)

 

بِأَییِّکُمُ الْمَفْتُونُ ﴿۶﴾

پروردگارت خود بهتر مى‏داند چه کسى از راه او منحرف شده و [هم] او به راه یافتگان داناتر است (۷)

 

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿۷﴾

پس از دروغزنان فرمان مبر (۸)

 

فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ ﴿۸﴾

دوست دارند که نرمى کنى تا نرمى نمایند (۹)

 

وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿۹﴾

و از هر قسم خورنده فرو مایه‏اى فرمان مبر (۱۰)

 

وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَّهِینٍ ﴿۱۰﴾

[که] عیبجوست و براى خبرچینى گام برمى‏دارد (۱۱)

 

هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِیمٍ ﴿۱۱﴾

مانع خیر متجاوز گناه پیشه (۱۲)

 

مَنَّاعٍ لِّلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ﴿۱۲﴾

گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است (۱۳)

 

عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ ﴿۱۳﴾

به صرف اینکه مالدار و پسردار است (۱۴)

 

أَن کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ ﴿۱۴﴾

چون آیات ما بر او خوانده شود گوید افسانه‏هاى پیشینیان است (۱۵)

 

إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۵﴾

زودا که بر بینى‏اش داغ نهیم [و رسوایش کنیم] (۱۶)

 

سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿۱۶﴾

ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم مورد آزمایش قرار دادیم آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند و [میوه] آن [باغ] را حتما بچینند (۱۷)

 

إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ ﴿۱۷﴾

و[لى] ان شاء الله نگفتند (۱۸)

 

وَلَا یَسْتَثْنُونَ ﴿۱۸﴾

پس در حالى که آنان غنوده بودند بلایى از جانب پروردگارت بر آن [باغ] به گردش در آمد (۱۹)

 

فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿۱۹﴾

و [باغ] آفت زده [و زمین بایر] گردید (۲۰)

 

فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ ﴿۲۰﴾

پس [باغداران] بامدادان یکدیگر را صدا زدند (۲۱)

 

فَتَنَادَوا مُصْبِحِینَ ﴿۲۱﴾

که اگر میوه مى‏چینید بامدادان به سوى کشت‏خویش روید (۲۲)

 

أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ ﴿۲۲﴾

پس به راه افتادند و آهسته به هم مى‏گفتند (۲۳)

 

فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ﴿۲۳﴾

که امروز نباید در باغ بینوایى بر شما در آید (۲۴)

 

أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ ﴿۲۴﴾

و صبحگاهان در حالى که خود را بر منع [بینوایان] توانا مى‏دیدند رفتند (۲۵)

 

وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ﴿۲۵﴾

و چون [باغ] را دیدند گفتند قطعا ما راه گم کرده‏ایم (۲۶)

 

فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿۲۶﴾

[نه] بلکه ما محرومیم (۲۷)

 

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿۲۷﴾

خردمندترینشان گفت آیا به شما نگفتم چرا خدا را به پاکى نمى‏ستایید (۲۸)

 

قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿۲۸﴾

گفتند پروردگارا تو را به پاکى مى‏ستاییم ما واقعا ستمگر بودیم (۲۹)

 

قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۲۹﴾

پس بعضى‏شان رو به بعضى دیگر آوردند و همدیگر را به نکوهش گرفتند (۳۰)

 

فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ ﴿۳۰﴾

گفتند اى واى بر ما که سرکش بوده‏ایم (۳۱)

 

قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ ﴿۳۱﴾

امید است که پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد زیرا ما به پروردگارمان مشتاقیم (۳۲)

 

عَسَى رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿۳۲﴾

عذاب [دنیا] چنین است و عذاب آخرت اگر مى‏دانستند قطعا بزرگتر خواهد بود (۳۳)

 

کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿۳۳﴾

براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغستانهاى پر ناز و نعمت است (۳۴)

 

إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿۳۴﴾

پس آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد (۳۵)

 

أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ ﴿۳۵﴾

شما را چه شده چگونه داورى مى‏کنید (۳۶)

 

مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿۳۶﴾

یا شما را کتابى هست که در آن فرا مى‏گیرید (۳۷)

 

أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ ﴿۳۷﴾

که هر چه را برمى‏گزینید براى شما در آن خواهد بود (۳۸)

 

إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ﴿۳۸﴾

یا اینکه شما تا روز قیامت [از ما] سوگندهایى رسا گرفته‏اید که هر چه دلتان خواست‏حکم کنید (۳۹)

 

أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ ﴿۳۹﴾

از آنان بپرس کدامشان ضامن این [ادعا] یند (۴۰)

 

سَلْهُم أَیُّهُم بِذَلِکَ زَعِیمٌ ﴿۴۰﴾

یا شریکانى دارند پس اگر راست مى‏گویند شریکانشان را بیاورند (۴۱)

 

أَمْ لَهُمْ شُرَکَاء فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِن کَانُوا صَادِقِینَ ﴿۴۱﴾

روزى که کار زار [و رهایى دشوار] شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانایى نیابند (۴۲)

 

یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿۴۲﴾

دیدگانشان به زیر افتاده خوارى آنان را فرو مى‏گیرد در حالى که [پیش از این] به سجده دعوت مى‏شدند و تندرست بودند (۴۳)

 

خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿۴۳﴾

پس مرا با کسى که این گفتار را تکذیب مى‏کند واگذار به تدریج آنان را به گونه‏اى که در نیابند [گریبان] خواهیم گرفت (۴۴)

 

فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۴۴﴾

و مهلتشان مى‏دهم زیرا تدبیر من [سخت] استوار است (۴۵)

 

وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿۴۵﴾

آیا از آنان مزدى درخواست مى‏کنى و آنان خود را زیر بار تاوان گرانبار مى‏یابند (۴۶)

 

أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿۴۶﴾

یا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مى‏نویسند (۴۷)

 

أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿۴۷﴾

پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایى ورز و مانند همدم ماهى [=یونس] مباش آنگاه که اندوه زده ندا درداد (۴۸)

 

فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ ﴿۴۸﴾

اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارک [حال] او نمى‏کرد قطعا نکوهش شده بر زمین خشک انداخته مى‏شد (۴۹)

 

لَوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿۴۹﴾

پس پروردگارش وى را برگزید و از شایستگانش گردانید (۵۰)

 

فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۵۰﴾

و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مى‏گفتند او واقعا دیوانه‏اى است (۵۱)

 

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿۵۱﴾

و حال آنکه [قرآن] جز تذکارى براى جهانیان نیست (۵۲)

 

وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿۵۲﴾


سوره ۶۹: الحاقة
به نام خداوند رحمتگر مهربان
آن رخ دهنده (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الْحَاقَّةُ ﴿۱﴾

چیست آن رخ دهنده (۲)

 

مَا الْحَاقَّةُ ﴿۲﴾

و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (۳)

 

وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿۳﴾

ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (۴)

 

کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿۴﴾

اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (۵)

 

فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿۵﴾

و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (۶)

 

وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿۶﴾

[که خدا] آن را هفت‏شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى‏دیدى گویى آنها تنه‏هاى نخلهاى میان تهى‏اند (۷)

 

سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿۷﴾

آیا از آنان کسى را بر جاى مى‏بینى (۸)

 

فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ ﴿۸﴾

و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (۹)

 

وَجَاء فِرْعَوْنُ وَمَن قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿۹﴾

و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (۱۰)

 

فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِیَةً ﴿۱۰﴾

ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (۱۱)

 

إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿۱۱﴾

تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (۱۲)

 

لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿۱۲﴾

پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (۱۳)

 

فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿۱۳﴾

و زمین و کوه‏ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (۱۴)

 

وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿۱۴﴾

پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (۱۵)

 

فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿۱۵﴾

و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (۱۶)

 

وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿۱۶﴾

و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى‏دارند (۱۷)

 

وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿۱۷﴾

در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مى‏شوید [و] پوشیده‏اى از شما پوشیده نمى‏ماند (۱۸)

 

یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنکُمْ خَافِیَةٌ ﴿۱۸﴾

اما کسى که کارنامه‏اش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (۱۹)

 

فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کِتَابِیهْ ﴿۱۹﴾

من یقین داشتم که به حساب خود مى‏رسم (۲۰)

 

إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ ﴿۲۰﴾

پس او در یک زندگى خوش است (۲۱)

 

فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ ﴿۲۱﴾

در بهشتى برین (۲۲)

 

فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿۲۲﴾

[که] میوه هایش در دسترس است (۲۳)

 

قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿۲۳﴾

بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (۲۴)

 

کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿۲۴﴾

و اما کسى که کارنامه‏اش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم (۲۵)

 

وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ ﴿۲۵﴾

و از حساب خود خبردار نشده بودم (۲۶)

 

وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیهْ ﴿۲۶﴾

اى کاش آن [مرگ] کار را تمام مى‏کرد (۲۷)

 

یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿۲۷﴾

مال من مرا سودى نبخشید (۲۸)

 

مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیهْ ﴿۲۸﴾

قدرت من از [کف] من برفت (۲۹)

 

هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیهْ ﴿۲۹﴾

[گویند] بگیرید او را و در غل کشید (۳۰)

 

خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿۳۰﴾

آنگاه میان آتشش اندازید (۳۱)

 

ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿۳۱﴾

پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید (۳۲)

 

ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿۳۲﴾

چرا که او به خداى بزرگ نمى‏گروید (۳۳)

 

إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿۳۳﴾

و به اطعام مسکین تشویق نمى‏کرد (۳۴)

 

وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿۳۴﴾

پس امروز او را در اینجا حمایتگرى نیست (۳۵)

 

فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿۳۵﴾

و خوراکى جز چرکابه ندارد (۳۶)

 

وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿۳۶﴾

که آن را جز خطاکاران نمى‏خورند (۳۷)

 

لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِؤُونَ ﴿۳۷﴾

پس نه [چنان است که مى‏پندارید] سوگند یاد مى‏کنم به آنچه مى‏بینید (۳۸)

 

فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿۳۸﴾

و آنچه نمى‏بینید (۳۹)

 

وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿۳۹﴾

که [قرآن] قطعا گفتار فرستاده‏اى بزرگوار است (۴۰)

 

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿۴۰﴾

و آن گفتار شاعرى نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید (۴۱)

 

وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ ﴿۴۱﴾

و نه گفتار کاهنى [که] کمتر [از آن] پند مى‏گیرید (۴۲)

 

وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿۴۲﴾

[پیام] فرودآمده‏اى است از جانب پروردگار جهانیان (۴۳)

 

تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۴۳﴾

و اگر [او] پاره‏اى گفته‏ها بر ما بسته بود (۴۴)

 

وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿۴۴﴾

دست راستش را سخت مى‏گرفتیم (۴۵)

 

لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿۴۵﴾

سپس رگ قلبش را پاره مى‏کردیم (۴۶)

 

ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿۴۶﴾

و هیچ یک از شما مانع از [عذاب] او نمى‏شد (۴۷)

 

فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ ﴿۴۷﴾

و در حقیقت [قرآن] تذکارى براى پرهیزگاران است (۴۸)

 

وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ ﴿۴۸﴾

و ما به راستى مى‏دانیم که از [میان] شما تکذیب‏کنندگانى هستند (۴۹)

 

وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ ﴿۴۹﴾

و آن واقعا بر کافران حسرتى است (۵۰)

 

وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿۵۰﴾

و این [قرآن] بى‏شبهه حقیقتى یقینى است (۵۱)

 

وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿۵۱﴾

پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى (۵۲)

 

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿۵۲﴾


سوره ۷۰: المعارج
به نام خداوند رحمتگر مهربان
پرسنده‏اى از عذاب واقع‏شونده‏اى پرسید (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿۱﴾

که اختصاص به کافران دارد [و] آن را بازدارنده‏اى نیست (۲)

 

لِّلْکَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿۲﴾

[و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است (۳)

 

مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ ﴿۳﴾

فرشتگان و روح در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‏روند (۴)

 

تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿۴﴾

پس صبر کن صبرى نیکو (۵)

 

فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا ﴿۵﴾

زیرا آنان [عذاب] را دور مى‏بینند (۶)

 

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا ﴿۶﴾

و [ما] نزدیکش مى‏بینیم (۷)

 

وَنَرَاهُ قَرِیبًا ﴿۷﴾

روزى که آسمانها چون فلز گداخته شود (۸)

 

یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاء کَالْمُهْلِ ﴿۸﴾

و کوهها چون پشم زده گردد (۹)

 

وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ ﴿۹﴾

و هیچ دوست صمیمى از دوست صمیمى [حال] نپرسد (۱۰)

 

وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا ﴿۱۰﴾

آنان را به ایشان نشان مى‏دهند گناهکار آرزو مى‏کند که کاش براى رهایى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد (۱۱)

 

یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ﴿۱۱﴾

و [نیز] همسرش و برادرش را (۱۲)

 

وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ﴿۱۲﴾

و قبیله‏اش را که به او پناه مى‏دهد (۱۳)

 

وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْویهِ ﴿۱۳﴾

و هر که را که در روى زمین است همه را [عوض مى‏داد] و آنگاه خود را رها مى‏کرد (۱۴)

 

وَمَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنجِیهِ ﴿۱۴﴾

نه چنین است [آتش] زبانه مى‏کشد (۱۵)

 

کَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿۱۵﴾

پوست‏سر و اندام را برکننده است (۱۶)

 

نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى ﴿۱۶﴾

هر که را پشت کرده و روى برتافته (۱۷)

 

تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿۱۷﴾

و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى‏خواند (۱۸)

 

وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿۱۸﴾

به راستى که انسان سخت آزمند [و بى‏تاب] خلق شده است (۱۹)

 

إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾

چون صدمه‏اى به او رسد عجز و لابه کند (۲۰)

 

إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾

و چون خیرى به او رسد بخل ورزد (۲۱)

 

وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا ﴿۲۱﴾

غیر از نمازگزاران (۲۲)

 

إِلَّا الْمُصَلِّینَ ﴿۲۲﴾

همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مى‏کنند (۲۳)

 

الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾

و همانان که در اموالشان حقى معلوم است (۲۴)

 

وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ ﴿۲۴﴾

براى سائل و محروم (۲۵)

 

لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾

و کسانى که روز جزا را باور دارند (۲۶)

 

وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿۲۶﴾

و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند (۲۷)

 

وَالَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾

چرا که از عذاب پروردگارشان ایمن نمى‏توانند بود (۲۸)

 

إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾

و کسانى که دامن خود را حفظ مى‏کنند (۲۹)

 

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾

مگر بر همسران خود یا کنیزانشان که [در این صورت] مورد نکوهش نیستند (۳۰)

 

إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿۳۰﴾

و هر کس پا از این [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند (۳۱)

 

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾

و کسانى که امانتها و پیمان خود را مراعات مى‏کنند (۳۲)

 

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾

و آنان که بر شهادتهاى خود ایستاده‏اند (۳۳)

 

وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾

و کسانى که بر نمازشان مداومت مى‏ورزند (۳۴)

 

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿۳۴﴾

آنها هستند که در باغهایى [از بهشت] گرامى خواهند بود (۳۵)

 

أُوْلَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُّکْرَمُونَ ﴿۳۵﴾

چه شده است که آنان که کفر ورزیده‏اند به سوى تو شتابان (۳۶)

 

فَمَالِ الَّذِینَ کَفَرُوا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ ﴿۳۶﴾

گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى‏آورند] (۳۷)

 

عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ ﴿۳۷﴾

آیا هر یک از آنان طمع مى‏بندد که در بهشت پر نعمت درآورده شود (۳۸)

 

أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ ﴿۳۸﴾

نه چنین است ما آنان را از آنچه [خود] مى‏دانند آفریدیم (۳۹)

 

کَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّمَّا یَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾

[هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند یاد مى‏کنم که ما تواناییم (۴۰)

 

فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿۴۰﴾

که به جاى آنان بهتر از ایشان را بیاوریم و بر ما پیشى نتوانند جست (۴۱)

 

عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَیْرًا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿۴۱﴾

پس بگذارشان یاوه گویند و بازى کنند تا روزى را که وعده داده شده‏اند ملاقات نمایند (۴۲)

 

فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿۴۲﴾

روزى که از گورها[ى خود] شتابان برآیند گویى که آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند (۴۳)

 

یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا کَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ ﴿۴۳﴾

دیدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است این است همان روزى که به ایشان وعده داده مى‏شد (۴۴)

 

خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿۴۴﴾


سوره ۷۱: نوح
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ما نوح را به سوى قومش فرستادیم که قومت را پیش از آنکه عذابى دردناک به آنان رسد هشدار ده (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَکَ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱﴾

[نوح] گفت اى قوم من من شما را هشدار دهنده‏اى آشکارم (۲)

 

قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿۲﴾

که خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید (۳)

 

أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ ﴿۳﴾

[تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و [اجل] شما را تا وقتى معین به تاخیر اندازد اگر بدانید چون وقت مقرر خدا برسد تاخیر بر نخواهد داشت (۴)

 

یَغْفِرْ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاء لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۴﴾

[نوح] گفت پروردگارا من قوم خود را شب و روز دعوت کردم (۵)

 

قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا ﴿۵﴾

و دعوت من جز بر گریزشان نیفزود (۶)

 

فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا ﴿۶﴾

و من هر بار که آنان را دعوت کردم تا ایشان را بیامرزى انگشتانشان را در گوشهایشان کردند و رداى خویشتن بر سر کشیدند و اصرار ورزیدند و هر چه بیشتر بر کبر خود افزودند (۷)

 

وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا ﴿۷﴾

سپس من آشکارا آنان را دعوت کردم (۸)

 

ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ﴿۸﴾

باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت [و] پوشیده نیز به ایشان گفتم (۹)

 

ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا ﴿۹﴾

و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است (۱۰)

 

فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا ﴿۱۰﴾

[تا] بر شما از آسمان باران پى در پى فرستد (۱۱)

 

یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا ﴿۱۱﴾

و شما را به اموال و پسران یارى کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد (۱۲)

 

وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارًا ﴿۱۲﴾

شما را چه شده است که از شکوه خدا بیم ندارید (۱۳)

 

مَّا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا ﴿۱۳﴾

و حال آنکه شما را مرحله به مرحله خلق کرده است (۱۴)

 

وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا ﴿۱۴﴾

مگر ملاحظه نکرده‏اید که چگونه خدا هفت آسمان را توبرتو آفریده است (۱۵)

 

أَلَمْ تَرَوْا کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ﴿۱۵﴾

و ماه را در میان آنها روشنایى‏بخش گردانید و خورشید را [چون] چراغى قرار داد (۱۶)

 

وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا ﴿۱۶﴾

و خدا[ست که] شما را [مانند] گیاهى از زمین رویانید (۱۷)

 

وَاللَّهُ أَنبَتَکُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ﴿۱۷﴾

سپس شما را در آن بازمى‏گرداند و بیرون مى‏آورد بیرون‏آوردنى [عجیب] (۱۸)

 

ثُمَّ یُعِیدُکُمْ فِیهَا وَیُخْرِجُکُمْ إِخْرَاجًا ﴿۱۸﴾

و خدا زمین را براى شما فرشى [گسترده] ساخت (۱۹)

 

وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا ﴿۱۹﴾

تا در راههاى فراخ آن بروید (۲۰)

 

لِتَسْلُکُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا ﴿۲۰﴾

نوح گفت پروردگارا آنان نافرمانى من کردند و کسى را پیروى نمودند که مال و فرزندش جز بر زیان وى نیفزود (۲۱)

 

قَالَ نُوحٌ رَّبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَن لَّمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا ﴿۲۱﴾

و دست به نیرنگى بس بزرگ زدند (۲۲)

 

وَمَکَرُوا مَکْرًا کُبَّارًا ﴿۲۲﴾

و گفتند زنهار خدایان خود را رها مکنید و نه و د را واگذارید و نه سواع و نه ی غوث و نه ی عوق و نه ن سر را (۲۳)

 

وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْرًا ﴿۲۳﴾

و بسیارى را گمراه کرده‏اند [بار خدایا] جز بر گمراهى ستمکاران میفزاى (۲۴)

 

وَقَدْ أَضَلُّوا کَثِیرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا ضَلَالًا ﴿۲۴﴾

[تا] به سبب گناهانشان غرقه گشتند و [پس از مرگ] در آتشى درآورده شدند و براى خود در برابر خدا یارانى نیافتند (۲۵)

 

مِمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ یَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا ﴿۲۵﴾

و نوح گفت پروردگارا هیچ کس از کافران را بر روى زمین مگذار (۲۶)

 

وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا ﴿۲۶﴾

چرا که اگر تو آنان را باقى گذارى بندگانت را گمراه مى‏کنند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند (۲۷)

 

إِنَّکَ إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا ﴿۲۷﴾

پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى که در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشاى و جز بر هلاکت‏ستمگران میفزاى (۲۸)

 

رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَن دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا ﴿۲۸﴾


سوره ۷۲: الجن
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بگو به من وحى شده است که تنى چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستى ما قرآنى شگفت‏آور شنیدیم (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿۱﴾

[که] به راه راست هدایت مى‏کند پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسى را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد (۲)

 

یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿۲﴾

و اینکه او پروردگار والاى ما همسر و فرزندى اختیار نکرده است (۳)

 

وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿۳﴾

و [شگفت] آنکه کم خرد ما در باره خدا سخنانى یاوه مى‏سراید (۴)

 

وَأَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿۴﴾

و ما پنداشته بودیم که انس و جن هرگز به خدا دروغ نمى‏بندند (۵)

 

وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿۵﴾

و مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مى‏بردند و بر سرکشى آنها مى‏افزودند (۶)

 

وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿۶﴾

و آنها [نیز] آن گونه که [شما] پنداشته‏اید گمان بردند که خدا هرگز کسى را زنده نخواهد گردانید (۷)

 

وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿۷﴾

و ما بر آسمان دست‏یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم (۸)

 

وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا ﴿۸﴾

و در [آسمان] براى شنیدن به کمین مى‏نشستیم [اما] اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابى در کمین خود مى‏یابد (۹)

 

وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿۹﴾

و ما [درست] نمى‏دانیم که آیا براى کسانى که در زمینند بدى خواسته شده یا پروردگارشان برایشان هدایت‏خواسته است (۱۰)

 

وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿۱۰﴾

و از میان ما برخى درستکارند و برخى غیر آن و ما فرقه‏هایى گوناگونیم (۱۱)

 

وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿۱۱﴾

و ما مى‏دانیم که هرگز نمى‏توانیم در زمین خداى را به ستوه آوریم و هرگز او را با گریز [خود] درمانده نتوانیم کرد (۱۲)

 

وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿۱۲﴾

و ما چون هدایت را شنیدیم بدان گرویدیم پس کسى که به پروردگار خود ایمان آورد از کمى [پاداش] و سختى بیم ندارد (۱۳)

 

وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن یُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا یَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿۱۳﴾

و از میان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند پس کسانى که به فرمانند آنان در جستجوى راه درستند (۱۴)

 

وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿۱۴﴾

ولى منحرفان هیزم جهنم خواهند بود (۱۵)

 

وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿۱۵﴾

و اگر [مردم] در راه درست پایدارى ورزند قطعا آب گوارایى بدیشان نوشانیم (۱۶)

 

وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاء غَدَقًا ﴿۱۶﴾

تا در این باره آنان را بیازماییم و هر کس از یاد پروردگار خود دل بگرداند وى را در قید عذابى [روز]افزون درآورد (۱۷)

 

لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَمَن یُعْرِضْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿۱۷﴾

و مساجد ویژه خداست پس هیچ کس را با خدا مخوانید (۱۸)

 

وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿۱۸﴾

و همین که بنده خدا برخاست تا او را بخواند چیزى نمانده بود که بر سر وى فرو افتند (۱۹)

 

وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کَادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَدًا ﴿۱۹﴾

بگو من تنها پروردگار خود را مى‏خوانم و کسى را با او شریک نمى‏گردانم (۲۰)

 

قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِهِ أَحَدًا ﴿۲۰﴾

بگو من براى شما اختیار زیان و هدایتى را ندارم (۲۱)

 

قُلْ إِنِّی لَا أَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿۲۱﴾

بگو هرگز کسى مرا در برابر خدا پناه نمى‏دهد و هرگز پناهگاهى غیر از او نمى‏یابم (۲۲)

 

قُلْ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿۲۲﴾

[وظیفه من] تنها ابلاغى از خدا و [رساندن] پیامهاى اوست و هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانى کند قطعا آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند (۲۳)

 

إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ﴿۲۳﴾

[باش] تا آنچه را وعده داده مى‏شوند ببینند آنگاه دریابند که یاور چه کسى ضعیف‏تر و کدام یک شماره‏اش کمتر است (۲۴)

 

حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿۲۴﴾

بگو نمى‏دانم آنچه را که وعده داده شده‏اید نزدیک است‏یا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است (۲۵)

 

قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا ﴿۲۵﴾

داناى نهان است و کسى را بر غیب خود آگاه نمى‏کند (۲۶)

 

عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا ﴿۲۶﴾

جز پیامبرى را که از او خشنود باشد که [در این صورت] براى او از پیش رو و از پشت‏سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت (۲۷)

 

إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿۲۷﴾

تا معلوم بدارد که پیامهاى پروردگار خود را رسانیده‏اند و [خدا] بدانچه نزد ایشان است احاطه دارد و هر چیزى را به عدد شماره کرده است (۲۸)

 

لِیَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْصَى کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا ﴿۲۸﴾


سوره ۷۳: المزمل
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اى جامه به خویشتن فرو پیچیده (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾

به پا خیز شب را مگر اندکى (۲)

 

قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿۲﴾

نیمى از شب یا اندکى از آن را بکاه (۳)

 

نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا ﴿۳﴾

یا بر آن [نصف] بیفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان (۴)

 

أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا ﴿۴﴾

در حقیقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مى‏کنیم (۵)

 

إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا ﴿۵﴾

قطعا برخاستن شب رنجش بیشتر و گفتار [در آن هنگام] راستین‏تر است (۶)

 

إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْءًا وَأَقْوَمُ قِیلًا ﴿۶﴾

[و] تو را در روز آمد و شدى دراز است (۷)

 

إِنَّ لَکَ فِی اَلنَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا ﴿۷﴾

و نام پروردگار خود را یاد کن و تنها به او بپرداز (۸)

 

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا ﴿۸﴾

[اوست] پروردگار خاور و باختر خدایى جز او نیست پس او را کارساز خویش اختیار کن (۹)

 

رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا ﴿۹﴾

و بر آنچه مى‏گویند شکیبا باش و از آنان با دورى گزیدنى خوش فاصله بگیر (۱۰)

 

وَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلًا ﴿۱۰﴾

و مرا با تکذیب‏کنندگان توانگر واگذار و اندکى مهلتشان ده (۱۱)

 

وَذَرْنِی وَالْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِیلًا ﴿۱۱﴾

در حقیقت پیش ما زنجیرها و دوزخ (۱۲)

 

إِنَّ لَدَیْنَا أَنکَالًا وَجَحِیمًا ﴿۱۲﴾

و غذایى گلوگیر و عذابى پر درد است (۱۳)

 

وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِیمًا ﴿۱۳﴾

روزى که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به سان ریگ روان گردند (۱۴)

 

یَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیبًا مَّهِیلًا ﴿۱۴﴾

بى‏گمان ما به سوى شما فرستاده‏اى که گواه بر شماست روانه کردیم همان گونه که فرستاده‏اى به سوى فرعون فرستادیم (۱۵)

 

إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَیْکُمْ رَسُولًا شَاهِدًا عَلَیْکُمْ کَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولًا ﴿۱۵﴾

[ولى] فرعون به آن فرستاده عصیان ورزید پس ما او را به سختى فرو گرفتیم (۱۶)

 

فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِیلًا ﴿۱۶﴾

پس اگر کفر بورزید چگونه از روزى که کودکان را پیر مى‏گرداند پرهیز توانید کرد (۱۷)

 

فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِن کَفَرْتُمْ یَوْمًا یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیبًا ﴿۱۷﴾

آسمان از [بیم] آن [روز] در هم شکافد وعده او انجام یافتنى است (۱۸)

 

السَّمَاء مُنفَطِرٌ بِهِ کَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿۱۸﴾

قطعا این [آیات] اندرزى است تا هر که بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پیش گیرد (۱۹)

 

إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿۱۹﴾

در حقیقت پروردگارت مى‏داند که تو و گروهى از کسانى که با تواند نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را [به نماز] برمى‏خیزید و خداست که شب و روز را اندازه‏گیرى مى‏کند [او] مى‏داند که [شما] هرگز حساب آن را ندارید پس بر شما ببخشود [اینک] هر چه از قرآن میسر مى‏شود بخوانید [خدا] مى‏داند که به زودى در میانتان بیمارانى خواهند بود و [عده‏اى] دیگر در زمین سفر مى‏کنند [و] در پى روزى خدا هستند و [گروهى] دیگر در راه خدا پیکار مى‏نمایند پس هر چه از [قرآن] میسر شد تلاوت کنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و وام نیکو به خدا دهید و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر باز خواهید یافت و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است (۲۰)

 

إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۰﴾


سوره ۷۴: المدثر
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اى کشیده رداى شب بر سر (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ﴿۱﴾

برخیز و بترسان (۲)

 

قُمْ فَأَنذِرْ ﴿۲﴾

و پروردگار خود را بزرگ دار (۳)

 

وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ ﴿۳﴾

و لباس خویشتن را پاک کن (۴)

 

وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ ﴿۴﴾

و از پلیدى دور شو (۵)

 

وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ ﴿۵﴾

و منت مگذار و فزونى مطلب (۶)

 

وَلَا تَمْنُن تَسْتَکْثِرُ ﴿۶﴾

و براى پروردگارت شکیبایى کن (۷)

 

وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ ﴿۷﴾

پس چون در صور دمیده شود (۸)

 

فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ﴿۸﴾

آن روز [چه] روز ناگوارى است (۹)

 

فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ﴿۹﴾

بر کافران آسان نیست (۱۰)

 

عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ﴿۱۰﴾

مرا با آنکه [او را] تنها آفریدم واگذار (۱۱)

 

ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿۱۱﴾

و دارایى بسیار به او بخشیدم (۱۲)

 

وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُودًا ﴿۱۲﴾

و پسرانى آماده [به خدمت دادم] (۱۳)

 

وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿۱۳﴾

و برایش [عیش خوش] آماده کردم (۱۴)

 

وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿۱۴﴾

باز [هم] طمع دارد که بیفزایم (۱۵)

 

ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿۱۵﴾

ولى نه زیرا او دشمن آیات ما بود (۱۶)

 

کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿۱۶﴾

به زودى او را به بالارفتن از گردنه [عذاب] وادار مى‏کنم (۱۷)

 

سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿۱۷﴾

آرى [آن دشمن حق] اندیشید و سنجید (۱۸)

 

إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿۱۸﴾

کشته بادا چگونه [او] سنجید (۱۹)

 

فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾

[آرى] کشته بادا چگونه [او] سنجید (۲۰)

 

ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾

آنگاه نظر انداخت (۲۱)

 

ثُمَّ نَظَرَ ﴿۲۱﴾

سپس رو ترش نمود و چهره در هم کشید (۲۲)

 

ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿۲۲﴾

آنگاه پشت گردانید و تکبر ورزید (۲۳)

 

ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿۲۳﴾

و گفت این [قرآن] جز سحرى که [به برخى] آموخته‏اند نیست (۲۴)

 

فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿۲۴﴾

این غیر از سخن بشر نیست (۲۵)

 

إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿۲۵﴾

زودا که او را به سقر در آورم (۲۶)

 

سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ﴿۲۶﴾

و تو چه دانى که آن سقر چیست (۲۷)

 

وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ ﴿۲۷﴾

نه باقى مى‏گذارد و نه رها مى‏کند (۲۸)

 

لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ ﴿۲۸﴾

پوستها را سیاه مى‏گرداند (۲۹)

 

لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ ﴿۲۹﴾

[و] بر آن [دوزخ] نوزده [نگهبان] است (۳۰)

 

عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ ﴿۳۰﴾

و ما موکلان آتش را جز فرشتگان نگردانیدیم و شماره آنها را جز آزمایشى براى کسانى که کافر شده‏اند قرار ندادیم تا آنان که اهل کتابند یقین به هم رسانند و ایمان کسانى که ایمان آورده‏اند افزون گردد و آنان که کتاب به ایشان داده شده و [نیز] مؤمنان به شک نیفتند و تا کسانى که در دلهایشان بیمارى است و کافران بگویند خدا از این وصف‏کردن چه چیزى را اراده کرده است این گونه خدا هر که را بخواهد بیراه مى‏گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى کند و [شماره] سپاهیان پروردگارت را جز او نمى‏داند و این [آیات] جز تذکارى براى بشر نیست (۳۱)

 

وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ ﴿۳۱﴾

نه چنین است [که مى‏پندارند] سوگند به ماه (۳۲)

 

کَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿۳۲﴾

و سوگند به شامگاه چون پشت کند (۳۳)

 

وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿۳۳﴾

و سوگند به بامداد چون آشکار شود (۳۴)

 

وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿۳۴﴾

که آیات [قرآن] از پدیده‏هاى بزرگ است (۳۵)

 

إِنَّهَا لَإِحْدَى الْکُبَرِ ﴿۳۵﴾

بشر را هشداردهنده است (۳۶)

 

نَذِیرًا لِّلْبَشَرِ ﴿۳۶﴾

هر که از شما را که بخواهد پیشى جوید یا بازایستد (۳۷)

 

لِمَن شَاء مِنکُمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ ﴿۳۷﴾

هر کسى در گرو دستاورد خویش است (۳۸)

 

کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ ﴿۳۸﴾

بجز یاران دست راست (۳۹)

 

إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ ﴿۳۹﴾

در میان باغها از یکدیگر مى‏پرسند (۴۰)

 

فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءلُونَ ﴿۴۰﴾

درباره مجرمان (۴۱)

 

عَنِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۴۱﴾

چه چیز شما را در آتش [سقر] درآورد (۴۲)

 

مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ﴿۴۲﴾

گویند از نمازگزاران نبودیم (۴۳)

 

قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ﴿۴۳﴾

و بینوایان را غذا نمى‏دادیم (۴۴)

 

وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ﴿۴۴﴾

با هرزه‏درایان هرزه‏درایى مى‏کردیم (۴۵)

 

وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ﴿۴۵﴾

و روز جزا را دروغ مى‏شمردیم (۴۶)

 

وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿۴۶﴾

تا مرگ ما در رسید (۴۷)

 

حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ ﴿۴۷﴾

از این رو شفاعت‏شفاعت‏کنندگان به حال آنها سودى نمى‏بخشد (۴۸)

 

فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ ﴿۴۸﴾

چرا آنها از تذکر روى گردانند (۴۹)

 

فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ ﴿۴۹﴾

گویى گورخرانى رمیده‏اند (۵۰)

 

کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ ﴿۵۰﴾

که از مقابل شیرى فرار کرده‏اند (۵۱)

 

فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ ﴿۵۱﴾

بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏اى از سوى خدا براى او فرستاده شود (۵۲)

 

بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُؤْتَى صُحُفًا مُّنَشَّرَةً ﴿۵۲﴾

چنین نیست که آنان مى‏گویند بلکه آنها از آخرت نمى‏ترسند (۵۳)

 

کَلَّا بَل لَا یَخَافُونَ الْآخِرَةَ ﴿۵۳﴾

چنین نیست که آنها مى‏گویند آن قرآن یک تذکر و یادآورى است (۵۴)

 

کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ ﴿۵۴﴾

هر کس بخواهد از آن پند مى‏گیرد (۵۵)

 

فَمَن شَاء ذَکَرَهُ ﴿۵۵﴾

و هیچ کس پند نمى‏گیرد مگر اینکه خدا بخواهد او اهل تقوا و اهل آمرزش است (۵۶)

 

وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿۵۶﴾


سوره ۷۵: القیامة
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سوگند به روز قیامت (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿۱﴾

و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (۲)

 

وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿۲﴾

آیا انسان مى‏پندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (۳)

 

أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿۳﴾

آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (۴)

 

بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿۴﴾

انسان شک در معاد ندارد بلکه او مى‏خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (۵)

 

بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿۵﴾

از این‏رو مى‏پرسد قیامت کى خواهد بود (۶)

 

یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿۶﴾

بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (۷)

 

فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿۷﴾

و ماه بى‏نور گردد (۸)

 

وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿۸﴾

و خورشید و ماه یک جا جمع شوند (۹)

 

وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿۹﴾

آن روز انسان مى‏گوید راه فرار کجاست (۱۰)

 

یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿۱۰﴾

هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (۱۱)

 

کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿۱۱﴾

آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (۱۲)

 

إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿۱۲﴾

و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مى‏کنند (۱۳)

 

یُنَبَّأُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿۱۳﴾

بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است (۱۴)

 

بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿۱۴﴾

هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (۱۵)

 

وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿۱۵﴾

زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده (۱۶)

 

لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿۱۶﴾

چرا که جمع‏کردن و خواندن آن بر عهده ماست (۱۷)

 

إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾

پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى کن (۱۸)

 

فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾

سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (۱۹)

 

ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿۱۹﴾

چنین نیست که شما مى‏پندارید و دلایل معاد را کافى نمى‏دانید بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بى‏قید و شرط را (۲۰)

 

کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿۲۰﴾

و آخرت را رها مى‏کنید (۲۱)

 

وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿۲۱﴾

آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (۲۲)

 

وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿۲۲﴾

و به پروردگارش مى‏نگرد (۲۳)

 

إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿۲۳﴾

و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است (۲۴)

 

وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿۲۴﴾

زیرا مى‏داند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مى‏شکند (۲۵)

 

تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿۲۵﴾

چنین نیست که انسان مى‏پندارد او ایمان نمى‏آورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد (۲۶)

 

کَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ ﴿۲۶﴾

و گفته شود آیا کسى هست که‏این بیمار را از مرگ نجات دهد (۲۷)

 

وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿۲۷﴾

و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند (۲۸)

 

وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿۲۸﴾

و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (۲۹)

 

وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿۲۹﴾

آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (۳۰)

 

إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿۳۰﴾

در آن روز گفته مى‏شود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (۳۱)

 

فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿۳۱﴾

بلکه تکذیب کرد و روى‏گردان شد (۳۲)

 

وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۳۲﴾

سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى که متکبرانه قدم برمى‏داشت (۳۳)

 

ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿۳۳﴾

با این اعمال عذاب الهى براى تو شایسته‏تر است‏شایسته‏تر (۳۴)

 

أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿۳۴﴾

سپس عذاب الهى براى تو شایسته‏تر است‏شایسته‏تر (۳۵)

 

ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿۳۵﴾

آیا انسان گمان مى‏کند بى‏هدف رها مى‏شود (۳۶)

 

أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى ﴿۳۶﴾

آیا او نطفه‏اى از منى که در رحم ریخته مى‏شود نبود (۳۷)

 

أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ﴿۳۷﴾

سپس بصورت خون‏بسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (۳۸)

 

ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿۳۸﴾

و از او دو زوج مرد و زن آفرید (۳۹)

 

فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ﴿۳۹﴾

آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند (۴۰)

 

أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿۴۰﴾


سوره ۷۶: الإنسان
به نام خداوند رحمتگر مهربان
آیا زمانى طولانى بر انسان گذشت که چیز قابل ذکرى نبود (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا ﴿۱﴾

ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم و او را مى‏آزماییم بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم (۲)

 

إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿۲﴾

ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس (۳)

 

إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿۳﴾

ما براى کافران زنجیرها و غلها و شعله‏هاى سوزان آتش آماده کرده‏ایم (۴)

 

إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلَاسِلَا وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا ﴿۴﴾

به یقین ابرار و نیکان از جامى مى‏نوشند که با عطر خوشى آمیخته است (۵)

 

إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ﴿۵﴾

چشمه‏اى که بندگان خدا از آن مى‏نوشند و [به دلخواه خویش] جاریش مى‏کنند (۶)

 

عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا ﴿۶﴾

[همان بندگانى که] به نذر خود وفا مى‏کردند و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مى‏ترسیدند (۷)

 

یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ﴿۷﴾

و به [پاس] دوستى [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مى‏دادند (۸)

 

وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿۸﴾

ما براى خشنودى خداست که به شما مى‏خورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهیم (۹)

 

إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا ﴿۹﴾

ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت هراسناکیم (۱۰)

 

إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ﴿۱۰﴾

پس خدا [هم] آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت (۱۱)

 

فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا ﴿۱۱﴾

و به [پاس] آنکه صبر کردند بهشت و پرنیان پاداششان داد (۱۲)

 

وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا ﴿۱۲﴾

در آن [بهشت] بر تختها[ى خویش] تکیه زنند در آنجا نه آفتابى بینند و نه سرمایى (۱۳)

 

مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا ﴿۱۳﴾

و سایه‏ها[ى درختان] به آنان نزدیک است و میوه‏هایش [براى چیدن] رام (۱۴)

 

وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا ﴿۱۴﴾

و ظروف سیمین و جامهاى بلورین پیرامون آنان گردانده مى‏شود (۱۵)

 

وَیُطَافُ عَلَیْهِم بِآنِیَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَکْوَابٍ کَانَتْ قَوَارِیرَا ﴿۱۵﴾

جامهایى از سیم که درست به اندازه [و با کمال ظرافت] آنها را از کار در آورده‏اند (۱۶)

 

قَوَارِیرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا ﴿۱۶﴾

و در آنجا از جامى که آمیزه زنجبیل دارد به آنان مى‏نوشانند (۱۷)

 

وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا ﴿۱۷﴾

از چشمه‏اى در آنجا که سلسبیل نامیده مى‏شود (۱۸)

 

عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا ﴿۱۸﴾

و بر گرد آنان پسرانى جاودانى مى‏گردند چون آنها را ببینى گویى که مرواریدهایى پراکنده‏اند (۱۹)

 

وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا ﴿۱۹﴾

و چون بدانجا نگرى [سرزمینى از] نعمت و کشورى پهناور مى‏بینى (۲۰)

 

وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا ﴿۲۰﴾

[بهشتیان را] جامه‏هاى ابریشمى سبز و دیباى ستبر در بر است و پیرایه آنان دستبندهاى سیمین است و پروردگارشان باده‏اى پاک به آنان مى‏نوشاند (۲۱)

 

عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿۲۱﴾

این [پاداش] براى شماست و کوشش شما مقبول افتاده است (۲۲)

 

إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاء وَکَانَ سَعْیُکُم مَّشْکُورًا ﴿۲۲﴾

در حقیقت ما قرآن را بر تو به تدریج فرو فرستادیم (۲۳)

 

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنزِیلًا ﴿۲۳﴾

پس در برابر فرمان پروردگارت شکیبایى کن و از آنان گناهکار یا ناسپاسگزار را فرمان مبر (۲۴)

 

فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ کَفُورًا ﴿۲۴﴾

و نام پروردگارت را بامدادان و شامگاهان یاد کن (۲۵)

 

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأَصِیلًا ﴿۲۵﴾

و بخشى از شب را در برابر او سجده کن و شب[هاى] دراز او را به پاکى بستاى (۲۶)

 

وَمِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیْلًا طَوِیلًا ﴿۲۶﴾

اینان دنیاى زودگذر را دوست دارند و روزى گرانبار را [به غفلت] پشت‏سر مى‏افکنند (۲۷)

 

إِنَّ هَؤُلَاء یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا ﴿۲۷﴾

ماییم که آنان را آفریده و پیوند مفاصل آنها را استوار کرده‏ایم و چون بخواهیم [آنان را] به نظایرشان تبدیل مى‏کنیم (۲۸)

 

نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِیلًا ﴿۲۸﴾

این [آیات] پندنامه‏اى است تا هر که خواهد راهى به سوى پروردگار خود پیش گیرد (۲۹)

 

إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿۲۹﴾

و تا خدا نخواهد [شما] نخواهید خواست قطعا خدا داناى حکیم است (۳۰)

 

وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿۳۰﴾

هر که را خواهد به رحمت‏خویش در مى‏آورد و براى ظالمان عذابى پردرد آماده کرده است (۳۱)

 

یُدْخِلُ مَن یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿۳۱﴾


سوره ۷۷: المرسلات
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سوگند به فرستادگان پى‏درپى (۱)

 



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا ﴿۱﴾

که سخت توفنده‏اند (۲)

 

فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا ﴿۲﴾

و سوگند به افشانندگان افشانگر (۳)

 

وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا ﴿۳﴾

که [میان حق و باطل] جداگرند (۴)

 

فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا ﴿۴﴾

و القاکننده وحى‏اند (۵)

 

فَالْمُلْقِیَاتِ ذِکْرًا ﴿۵﴾

خواه عذرى باشد یا هشدارى (۶)

 

عُذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿۶﴾

که آنچه وعده یافته‏اید قطعا رخ خواهد داد (۷)

 

إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾

پس وقتى که ستارگان محو شوند (۸)

 

فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿۸﴾

و آنگاه که آسمان بشکافد (۹)

 

وَإِذَا السَّمَاء فُرِجَتْ ﴿۹﴾

و آنگاه که کوه‏ها از جا کنده شوند (۱۰)

 

وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿۱۰﴾

و آنگاه که پیمبران به میقات آیند (۱۱)

 

وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ﴿۱۱﴾

براى چه روزى تعیین وقت‏شده است (۱۲)

 

لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿۱۲﴾

براى روز داورى (۱۳)

 

لِیَوْمِ الْفَصْلِ ﴿۱۳﴾

و تو چه دانى که روز داورى چیست (۱۴)

 

وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الْفَصْلِ ﴿۱۴﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۱۵)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۱۵﴾

مگر پیشینیان را هلاک نکردیم (۱۶)

 

أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۶﴾

سپس از پى آنان پسینیان را مى‏بریم (۱۷)

 

ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ ﴿۱۷﴾

با مجرمان چنین مى‏کنیم (۱۸)

 

کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿۱۸﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۱۹)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۱۹﴾

مگر شما را از آبى بى‏مقدار نیافریدیم (۲۰)

 

أَلَمْ نَخْلُقکُّم مِّن مَّاء مَّهِینٍ ﴿۲۰﴾

پس آن را در جایگاهى استوار نهادیم (۲۱)

 

فَجَعَلْنَاهُ فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ ﴿۲۱﴾

تا مدتى معین (۲۲)

 

إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ ﴿۲۲﴾

و توانا آمدیم و چه نیک تواناییم (۲۳)

 

فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ ﴿۲۳﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۲۴)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۲۴﴾

مگر زمین را محل اجتماع نگردانیدیم (۲۵)

 

أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتًا ﴿۲۵﴾

چه براى مردگان چه زندگان (۲۶)

 

أَحْیَاء وَأَمْوَاتًا ﴿۲۶﴾

و کوه‏هاى بلند در آن نهادیم و به شما آبى گوارا نوشانیدیم (۲۷)

 

وَجَعَلْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَیْنَاکُم مَّاء فُرَاتًا ﴿۲۷﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۲۸)

 

وَیْلٌ یوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۲۸﴾

بروید به سوى همان چیزى که آن را تکذیب مى‏کردید (۲۹)

 

انطَلِقُوا إِلَى مَا کُنتُم بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿۲۹﴾

بروید به سوى [آن] دود سه شاخه (۳۰)

 

انطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِی ثَلَاثِ شُعَبٍ ﴿۳۰﴾

نه سایه‏دار است و نه از شعله [آتش] حفاظت مى‏کند (۳۱)

 

لَا ظَلِیلٍ وَلَا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ ﴿۳۱﴾

[دوزخ] چون کاخى [بلند] شراره مى‏افکند (۳۲)

 

إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ ﴿۳۲﴾

گویى شترانى زرد رنگند (۳۳)

 

کَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ ﴿۳۳﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۳۴)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۳۴﴾

این روزى است که دم نمى‏زنند (۳۵)

 

هَذَا یَوْمُ لَا یَنطِقُونَ ﴿۳۵﴾

و رخصت نمى‏یابند تا پوزش خواهند (۳۶)

 

وَلَا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ ﴿۳۶﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۳۷)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۳۷﴾

این [همان] روز داورى است‏شما و [جمله] پیشینیان را گرد مى‏آوریم (۳۸)

 

هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَالْأَوَّلِینَ ﴿۳۸﴾

پس اگر حیلتى دارید در برابر من بسگالید (۳۹)

 

فَإِن کَانَ لَکُمْ کَیْدٌ فَکِیدُونِ ﴿۳۹﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۴۰)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۰﴾

اهل تقوا در زیر سایه‏ها و بر کنار چشمه‏سارانند (۴۱)

 

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلَالٍ وَعُیُونٍ ﴿۴۱﴾

با هر میوه‏اى که خوش داشته باشند (۴۲)

 

وَفَوَاکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿۴۲﴾

به [پاداش] آنچه مى‏کردید بخورید و بیاشامید گواراتان باد (۴۳)

 

کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾

ما نیکوکاران را چنین پاداش مى‏دهیم (۴۴)

 

إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ ﴿۴۴﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۴۵)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۵﴾

[اى کافران] بخورید و اندکى برخوردار شوید که شما گناهکارید (۴۶)

 

کُلُوا وَتَمَتَّعُوا قَلِیلًا إِنَّکُم مُّجْرِمُونَ ﴿۴۶﴾

[ولى] آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۴۷)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۷﴾

و چون به آنان گفته شود رکوع کنید به رکوع نمى‏روند (۴۸)

 

وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لَا یَرْکَعُونَ ﴿۴۸﴾

آن روز واى بر تکذیب‏کنندگان (۴۹)

 

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿۴۹﴾

پس به کدامین سخن پس از [قرآن] ایمان مى‏آورند (۵۰)

 

فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ﴿۵۰﴾